وقتي که در ميان دلدادگان نشستي
دلداده باش و ديگر از دلبري حـذر کن // ت |
تا به جفایت خوشم ترک جفا کرده ای
این روش تازه را تازه بنا کرده ای ر |
راهم شراب لعل زد ای میر عاشقان
خون مرا به چاه زنخدان یار بخش ق |
حرفت کو؟
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست // ف |
فلک را گهر در صدف چون تو نیست فریدن و جم را خلف چون تو نیست ن |
نــازی کـه ز لبـخـنـد گـل یــاس هـویــداســت
زیبائی عشق است که در چشم تو پیداست // م |
من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد و |
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به // ه |
هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد گ |
گويند رمز عشق مگوييد و مشنويد
مشکل حکايتي ست که تقرير مي کنند // ل |
اکنون ساعت 09:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)