چون میرود این کشتی سر گشته که آخر
جان در سر آن گوهر یکدانه نهادیم |
گوهر مخزن اسرار همان است که بود
حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند لاجرم چشم گهربار همان است که بود |
امروز فغان عاشقان را بشنو که تو را زیان ندارد هر ذره پر از فغان و ناله ست اما چه کند زیان ندارد |
لب فروبسته ام از ناله و فریاد ولی
دل ماتمزده در سینه من نوحه گر است |
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه اي بسا باغ و بهاران كه خزان من و توست اين همه قصه ي فردوس و تمناي بهشت گفت و گويي و خيالي ز جهان من و توست |
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟ به من که سوختم از داغ مهربانی خویش فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟ |
شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد ؟ مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمر غبار بادیه با کاروان چه خواهد کرد ؟ به باغ خلد نیاسود جان علوی ما به حیرتم که در این خکدان چه خواهد کرد ؟ صفای باده روشن ز جوش سینه اوست تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد ؟ |
سرای خانه بدوشی حصار عافیت است
صبا به طایر بی آشیان چه خواهد کرد؟ ز فیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را؟، شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد؟ |
حافظ ميفرمايد: بيا و کشتي ما در شط شراب انداز خروش و ولوله در جان شيخ و شاب انداز مرا به كشتى باده در افكن اى ساقى كه گفته اند نكوئى كن و در آب انداز ز كوى ميكده برگشته ام ز راه خطا مراد گر ز كرم با ره صواب انداز بيار زان مى گلرنگ مشك بو جامى شرار رشك و حسد در دل گلاب انداز به نيم شب اگرت آفتاب مى يابد ز روى دختر گل چهر رز نقاب انداز اگر چه مست و خرابم تو نيز لطفى كن نظر برين دل سرگشته ء خراب انداز مهل كه روز وفاتم به خاك بسپارند مرا به ميكده بر در خم شراب انداز |
آن ترک پری چهر که دوش ار بر ما رفت
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت |
اکنون ساعت 03:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)