پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

فرانک 05-24-2010 03:38 PM

ساقیا بر خیز و در ده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را

Omid7 05-24-2010 04:49 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط raha_10 (پست 153348)
ساقیا جام میم ده که نگارنده ی غیب
نیست معلوم که در گردش پرگار چه کرد
امیدوارم درست نوشته باشم.

;)
ساقیا جام میام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد ...

-------------------------------------------------------

گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز
فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم

فرانک 05-24-2010 08:07 PM

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد

Omid7 05-24-2010 08:28 PM

او صبر خواهد از من بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی قصدی که او ندارد

raha_10 05-25-2010 09:50 AM

شب وصل است و طی شد نامه ی هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر

مجتب 05-25-2010 06:09 PM

مکن به نامه سیاهی ملامت من مست

که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت

saniz 05-25-2010 06:34 PM

مـن هیچ ندانم که مرا آن که سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

فرانک 05-25-2010 08:47 PM

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

topic_sun 05-25-2010 09:17 PM

ساقیا سایه ی ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن اراهل دلی خود تو بگوی

Omid7 05-25-2010 10:43 PM

چشم آسايش كه دارد از سپهر تيزرو
ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي


اکنون ساعت 01:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)