آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا |
با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
تا بي خبر بميرد در درد خود پرستي |
بر آستانه میخانه هر که یافت رهی
ز فیض جام می اسرار خانقه دانست |
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند |
الا اي پير فرزانه مكن عيبم ز ميخانه
كه من در ترك پيمانه دلي پيمان شكن دارم |
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است |
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود |
شب قدرست وصل او شب قبرست هجر او شب قبر از شب قدرش کرامات و مدد بیند |
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من ناله زیر و زار من زارترست هر زمان بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال من |
از هجر تو پرهیزم در عشق تو برخیزم شمس الحق تبریزم ای دوست مخسب امشب |
اکنون ساعت 01:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)