از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست |
تنگ غروبان بود وقتی که می رفتم تو گریه می کردی آهسته آهسته گفتی مگو هرگز حرف خداحافظ من بی تو می میرم آهسته آهسته |
گل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارت
شروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بود |
یک لحظه می لرزاندت یک لحظه می خنداندت
یک لحظه مستت می کند یک لحظه جامت می کند |
از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند
این هم اگر چه شکوه شحنه به شاه کردنست |
غم دل با تو نگویم که نداری غم دل با کسی حال توان گفت که حالی دارد |
توان گفتن به مه مانی ولی ماه
نپندارم چنین شیرین دهان هست |
ای چاشنی هر لبی وی قبله هر مذهبی مه پاسبانی هر شبی بر گرد بامت می کند |
پیش نماز بگذرد سرو روان و گویدم
قبله اهل دل منم سهو نماز میکنی |
سرو روان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد صنم نمیکند |
اکنون ساعت 01:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)