تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیـچ کـس مـن نپسـندم کـه بجـای تـو بُـوَد |
دوش گفتم ساقیش را هوش دار
ساقیش گفتا مرا بیهوش باد |
شب شکست
پیمان شکست عهدی شکست قلبی شکست از شکست هر شکستی بر دلم اهی نشست |
تا گـنـج غـمـت در دل ویرانه مقیم اسـت
هـمواره مرا کوی خرابات مـقام اسـت ----------------------------------------------------------------- با تشكر از خانم الهام از شعر زيباشون فكر ميكنم عنوان تاپيك مشاعره سنتي باشه |
تا چشم دل به طلعت آن ماهمنظر است
طالع مگو که چشمهي خورشيد خاورست |
تو اندر بوستان باید که پیش سرو ننشینی
وگرنه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم |
مده جام می و پای گل از دست
ولی غافل مباش از دهر سرمست |
|
یعقـوب نـکرد از غم نـادیدن یـوسـف
این گریه که دور از لب خندان تو کردم |
ماندم به چمن شب شد و مهتاب برآمد
سيماي شب آغشته به سيماب برآمد تا چشم دل به طلعت آن ماهمنظر است طالع مگو که چشمهي خورشيد خاورست |
اکنون ساعت 07:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)