آتش از برق نگاهت ریختی بر جان من
خواستی تا در میان شعله ها آبم کنی // ت |
تو آنی کز آن یک مگس رنجه ای
که امروز سالار سر پنجه ای ل |
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور
و رنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست // ط |
طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد
غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد ص |
صحبت حور نخواهم که بود عین قصور
با خیال تو اگر باد گری پردازم گ |
گرچه رفتی، ز دلم حسرت روی تو نرفت
در این خانه به امید تو باز است هنوز // ه |
هرچند پیرو خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم حرف ش |
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
بنده طلعت آن باش که آنی دارد |
با چی بگم؟
با اجازه..... همه کارم ز خود کامی به بد نامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها ن |
یادم رفت...:22::22:
نماز در خم آن ابروان محرابی کسی کند که به خون جگر طهارت کرد و |
اکنون ساعت 02:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)