تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت |
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو |
ور آفتاب نکردی فسوس جام زرش
چرا تهی ز می خوشگوار بایستی |
یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری |
ياد باد انكه ز ما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ما شاد نكرد |
دل آزرده ما را به نسيمی بنواز
يعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان |
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت |
تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير
که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد |
در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت |
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از اين طرفهتر برانگيزد |
اکنون ساعت 03:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)