دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد |
در میخــانه بروی همـه باز است هنوز
سینۀ سوخته در سوز و گداز است هنوز |
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند |
دردِ من عشق تو و بستر من ، بستر مرگ
جُـز تـوأم هـیچ طبیبی و پـرستـاری نیست |
توانگرا دل درویش خود به دست آور |
دل خوش مشرب ما داشت جوان عالم را
شد جهان پير همان روز که ما پير شديم |
معاشران ز حریف شبانه یاد آرید |
دولـت از مرغ همایون طلب و سایه او
زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نـبود |
در غم هجر رُخ ماهِ تو در سوز و گـُدازیم
تا به کِی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم |
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند |
اکنون ساعت 10:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)