دل گفت وصالش به دعا باز توا یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت |
تا برد دلش از غصه غباري ننشيند
اي سيل سرشك از عقب نامه روان باش |
شب تاريک و بيم موج و گردابی چنين هايل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها |
الا يا ايها الساقي ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکلها |
آن پيک نامور که رسيد از ديار دوست
آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست |
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه از نفحات نفس یار بیار |
مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد
وان کو نه اين ترانه سرايد خطا کند |
دل ميرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا |
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود |
زلف مشکين تو در گلشن فردوس عذار
چيست طاووس که در باغ نعيم افتادست |
اکنون ساعت 01:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)