ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست |
تو را چنان که تويی هر نظر کجا بيند
به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک |
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست |
تويی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج |
جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست |
خدا را چون دل ريشم قراري بست با زلفت
بفرما لعل نوشين را که زودش باقرار آرد در اين باغ از خدا خواهد دگر پيرانه سر حافظ نشيند بر لب جويي و سروي در کنار آرد |
دريا و کوه در ره و من خسته و ضعيف
ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم |
چو مهمان خراباتي به عزت باش با رندان
که درد سر کشي جانا گرت مستي خمار آرد شب صحبت غنيمت دان که بعد از روزگار ما بسي گردش کند گردون بسي ليل و نهار آرد |
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست |
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بين که چون همیسپرم |
اکنون ساعت 10:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)