خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن گنج روان رهگـذری بود // ح |
حقا کزین غمان برسد مژده امان
گر سالکی به عهد امانت وفا کند ز |
ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را // ت |
تا چو مجمر نفسی دامن جانان گیرم
جان نهادیم بر آتش ز پی خوش نفسی د |
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
می بینمت عیان و دعا میفرستمت چ |
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد ت |
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم // ه |
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد ل |
لیـلی و مجنـون اگر می بود در دوران تو
این یکی حیران من میگشت و آن حیران تو // ش |
شهریاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد ه |
اکنون ساعت 02:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)