تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار این کار تست من همه جور تو میکشم |
من مانده ام محجور از او
بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او بر استخوانم می رود (شيخ اجل) |
دود آه سینه نالان من
سوخت این افسردگان خام را |
انچه تو در ایینه بینی عیان
پیر اندر خشت بیند بیش از ان |
نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست |
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست |
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هر کس به قدر همت اوست |
تا زدم یک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت |
تا تو را قدر خویشتن باشد
پیش چشمت چه قدر من باشد؟ |
در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام |
اکنون ساعت 08:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)