محل نور تجلي ست راي انور شاه
چو قرب او طلبي در صفاي نيت كوش |
چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد |
ديده دريا كنم وصبر به صحرا فكنم
واندر اين كار دل خويش به دريا فكنم |
هر خس و خاری درین صحرا بهاری داشت لیک
سر به سر دوران عمر ما خزانی بیش نیست |
باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش
بر جفاي خار هجران صبر بلبل بايدش:53: |
صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست |
ساغيا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون باعاشقان افتد تسلسل بايدش كيست حافظ تا ننوشد باده بي آواز رود عاشق مسكين چرا چندين تجمل بايدش:53: |
چندين كه برشمردم از ماجراي عشقت
اندوه دل نگفتم الا يك از هزاران |
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
كز غنچه چو گل خرم وخندان بدرآيي:53: |
مثل اينكه قوانين مشاعره واژه اي رو نمي دونيد ;)( بيتي كه من گفته بودم اصلا صبا نداشت)
خود را بكش اي بلبل از اين رشك كه گل را با باد صبا وقت سحر جلوه گري بود |
اکنون ساعت 06:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)