پادشاها لشکر توفیق همراه توأند
خیز اگر بر عزم تسخیر جهان ره میکنی ی |
یک قصه بیش نیست سخن عشق واین عجب
از هــر زبـان کـه میـشنوم نـامکـرر اســت // ب |
بده تا برویت گشایند باز
در کامرانی و عمر دراز ک |
کوی جانان را که صد کوه و بیابان در رهست
رفتـم از راه دل و دیـدم کـه ره یک گــام بود // گ |
گدای میکدهام لیک وقت مستی بین
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم ن |
نی قصه آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت ح |
حسب حالي ننوشتي و شد ايامي چند
محرمي كو كه فرستم به تو پيغامي چند ت |
تا کی بود این گرگ ربائی بنمای
سر پنجه دشمن افکن ای شیر خدای س |
سـیر نمیـشـوم ز تـو اِی مـه جان فـزای مـن
جور مکن ، جفا مکن، نیست جفا سزای من // ز |
ز در درآ و شبستان منور کن
هوای مجلس روحانیون معطر کن ه |
اکنون ساعت 04:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)