تا مرا هست و دیگرم باید
گر نخوانند زاهدم ، شاید |
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار این کار تست من همه جور تو میکشم |
مباحثی که در آن مجلس جنون میرفت
ورای مدرسه و قال و قیل مساله بود |
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم پروانه را شکایتی از جور شمع نیست عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم |
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود |
دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان
لب میگزد چو غنچهی خندان که خامشم هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب ای آفتاب دلکش و ماه پریوشم |
من بسر منزل عنقانه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم |
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود |
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمي بينم
دلي بي غم كجا جويم كه در عالن نمي بينم |
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق |
اکنون ساعت 06:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)