کدامین چشمه سمی شد ، که آب از آب می ترسد ؟ و حتی ، ذهن ماهیگیر ، از قلاب می ترسد کدامین وحشت وحشی ، گرفته روح دریا را که توفان از خروش و موج از گرداب می ترسد گرفته وسعت شب را ، غباری آنچنان مبهم که چشم از دیدگاه و ماه از مهتاب می ترسد شب است و خیمه شب بازان و رقص وحشی اشباح مژه از پلک و پلک از چشم و چشم از خواب مي ترسد فغان ، زین شهر کج باور ، که حتی نکته آموزش زافسون و طلسم و رمل و اسطرلاب می ترسد فضا را آنچنان آلوده ، دود نفرت ونفرين که موشک هم ، ز سطح سکوی پرتاب می ترسد طنین کار سازی هم ، زسازی بر نمی خیزد . که چنگ از پرده ها وسیم ، از مضراب می ترسد سخن ، دیگر کن ای بهمن ! کجا باور توان كرد که غوک از جلبک و خرچنگ از مرداب می ترسد بهمن رافعي ... |
زانکه اوازت ترا در بندکرد
زانکه اوازت ترا در بندکرد خویشتن مرده پی این بند کرد یعنی ای مطرب شده با عام وخاص مرده شوچون من که تا یابی خلاص دانه باشی مرغکانت برچنند غنچه باشی کودکانت برکنند دانه پنهان کن ، به کلی دام شو غنچه پنهان کن گیاه بام شو هر که داداو حسن خودرا در مزاد صدقضای بدسوی اورونهاد چشمها اندوه وخشم هاورشگ ها برسرش ریزدچو اب از مشگ ها دشمنان اورا زغیرت می درند دوستان هم روزگارش می برند *****. مولوی در دفتر اول مثنوی ودر حکایت طوطی و بازرگان {پپوله} {پپوله} {پپوله} |
قضا دستی است پنج انگشت دارد
چو خواهد از کسی کامی برآرد دو بر چشمان نهد وآنگه دو بر گوش یکی بر لب نهد گوید که خاموش |
محبس خويشتن منم ، از اين حصار خسته ام من همه تن انا اللحقم ، كجاست دار ، خسته ام در همه جاي اين زمين ، همنفسم كسي نبود زمين ديار غربت است ، از اين ديار خسته ام كشيده سرنوشت من به دفترم خط عذاب از آن خطي كه او نوشت به يادگار خسته ام در انتظار معجزه ، فصل به فصل رفته ام هم از خزان تكيده ام ، هم از بهار خسته ام به گرد خويش گشته ام ، سوار اين چرخ و فلك بس است تكرار ملال ، ز روزگار خسته ام دلم نمي تپد چرا ، به شوق اين همه صدا من از عذاب كوه بغض ، به كوله بار خسته ام هميشه من دويده ام ، به سوي مسلخ غبار از آنكه گم نمي شوم در اين غبار ، خسته ام به من تمام مي شود سلسله اي رو به زوال من از تبار حسرتم كه از تبار خسته ام قمار بي برنده ايست ، بازي تلخ زندگي چه برده و چه باخته ، از اين قمار خسته ام گذشته از جاده ي ما ، تهي ترين غبار ها از اين غبار بي سوار ، از انتظار خسته ام هميشه ياور است يار ، ولي نه آنكه يار ماست از آنكه يار شد مرا ديدن يار، خسته ام شعر از: اردلان سرافراز |
اي نسيم سحر آرامگه يار کجاست منزل آن مه عاشق کش عيار کجاست شب تار است و ره وادي ايمن در پيش آتش طور کجا موعد ديدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابي دارد در خرابات بگوييد که هشيار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکتهها هست بسي محرم اسرار کجاست هر سر موي مرا با تو هزاران کار است ما کجاييم و ملامت گر بيکار کجاست بازپرسيد ز گيسوي شکن در شکنش کاين دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو دل ز ما گوشه گرفت ابروي دلدار کجاست ساقي و مطرب و مي جمله مهياست ولي عيش بي يار مهيا نشود يار کجاست حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما گل بي خار کجاست |
آزادی بی گمان زیباست آزادی ولی من دوست دارم چون قناری در قفس باشم که زیباتر بخوانم. در همین ویرانه خواهم ماند وز خاک سیاهش شعرهایم را به آبی های دنیا می رسانم. گر تو مجذوب کجا آباد دنیایی من اما جذبه ایی دارم که دنیا را به اینجا می کشانم. ------------------------------- |
گفتم بشمارم سر یك حلقه ی زلفت تا بو كه به تفصیل سر جمله بر آرم خندید به من بر سر زلفینك مشكین یك پیچ بپیچید و غلط كرد شمارم ... |
طاعت از دست نيايد گنهي بايد كرد در دل دوست به هر حيله رهي بايد كرد روشنان فلكي را اثري در ما نيست حذر از گردش چشم سيهي بايد كرد نه همين صف زده مژگان سيه باید داشت به صف دلشدگان هم نگهي بايد كرد ... |
عبور از جادۀ تاریک و بی پایان تنهایی |
باز هم منتظرآمدنت مي مانم ***هر نفس با غم سبز تو غزل مي خوانم باز هم آتشت اي عشق قديمي هر روز***مي کشد پنجه به ديوار و در زندانم پي ديدار و ملاقات تو هرشب تا روز ***اشک و خون مي چکد از گستره چشمانم همه مردم اين شهربه دنبال تواند***من هم از شوق تو اواره و سر گردانم گرمي عشق نفسگير تو تابستاني است***کشته دست همين گرمي تابستانم بي توسر سبز تو من بي سر وبي سامانم***کوچه هاي همه شهر پر از رنگ و رياست باز هم منتظر امدن بارانم |
اکنون ساعت 12:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)