ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود |
در ره عشق نشد كس به يقين محرم راز
هر كسي بر حسب فكر گماني دارد |
در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
حاصل خرقه و سجاده روان دربازم |
مرغ چمن به مويه من دوش مي گريست
آخر تو واقفي كه چه رفت اي صبا بگو |
واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن
در حضورش نیز می گویم نه غیبت میکنم |
دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی |
آهوي جان فزايش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروريده |
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشيد آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها |
آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست |
تو خود وصال دگر بودی ای نسيم وصال
خطا نگر که دل اميد در وفای تو بست |
اکنون ساعت 08:32 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)