در مـجـلـس ما عـطر میامیز کـه ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام اسـت |
تا زدم یک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت |
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش |
شکل هلال هر سرمه دهد نشان
از افسر سامک و ترک کلاه زو |
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش |
شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دستگیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم |
من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک
مغبچهای ز هر طرف میزندم به چنگ و دف |
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست... |
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست |
تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید |
اکنون ساعت 08:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)