![]() |
|
|
یک انشاء
با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم. اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز میکنم. البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در میابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد. من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست، بلکه گاو است. هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد. بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد. مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته و... درست میکنند. هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست. همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن بگیرد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد. وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد، نگران جهیزیه اش نیست. نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید، برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند یا بدتر از آن پاچه خواری کند. گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به دست بیاورند تا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری آنها بروند. از طرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد و میخواهد ادامه تحصیل دهد. تازه وقتی هم که عروسی میکنند اینهمه بیا برو،بعله برون، خواستگاری، مهریه، نامزدی، زیر لفظی، حنا بندان، عروسی، پاتختی، روتختی، زیر تختی، ماه عسل، ماه..زهر، طلاق و طلاق کشی و.... ندارند. گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند.آنها چشمهای سیاه و درشت و خوشگلی دارند. شاعر در این باره میگوید: سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست. نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند. گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکور بگذرانند. گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند. شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟ شما تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟ گاوها حیوانات مفیدی هستند و انگل جامعه نیستند. شما تا کنون یک گاو معتاد دیده اید؟ گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد و مزاحم ناموس مردم شود؟ آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند. ما از شیر، گوشت، پوست، حتی روده و معده ی گاو استفاده میکنیم. آقای طاعتی زاده معلم خوب حرفه و فن ما گفته که از بعضی جاهای گاو در تهیه همین لوازم آرایش خانم ها (که البته زشت است) استفاده میشود. ما حتی از دستشویی بزرگ (پشگل) گاو هم استفاده میکنیم. تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟ آیا دیده اید گاوی زیراب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟ تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری را بکند؟ آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟ و مثلا بگوید از آقای فلانی یاد بگیر. آخر توهم گاوی؟! فلانی گاو است بین گاوها.. تازه گاوها نیاز به ماشین ندارند تا بابت ماشین 12 میلیون پول بدهند و با هزار پارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند و آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد. هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند. البته شاعر باز هم در این مورد شعری فرموده است: گمون کردی تو دستات یه اسیرم دیگه قلبم رواز تو پس میگیرم دیده اید گاو نری به خاطر به دست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید: عاشقت هستم"!! سرت سر شیر است و دمت دم پلنگ !! دیده اید گاو پدری دخترش را کتک بزند!؟ گاو ها در جامعه شان فقر ندارند. گاوها اختلاف طبقاتی ندارند. دخترانشان به خاطر وضع بد خانواده خود فروشی نمیکنند. آنها شرمنده زن و بچه شان نمیشوند. رویشان را با سیلی سرخ نگه نمیدارند. هیچ گاوی غصه ی گاوهای دیگر را نمیخورد. هیچ گاوی غمباد نمیگیرد. هیچ گاوی رشوه نمیگیرد. هیچ گاوی اختلاس نمیکند. هیچ گاوی آبروی دیگری را نمیریزد. هیچ گاوی خیانت نمیکند. هیچ گاوی دل گاو دیگری را نمیشکند. هیچ گاوی دروغ نمیگوید. هیچ گاوی آنقدر علف نمیخورد که از فرط پرخوری مجبور شود روی آن همه علف یک آفتابه عرق سگی بخورد و بعدش راه بیفتد توی کوچه خیابان در حالی که گاو طویله کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش شیر بدهد. هیچ گاوی همجنس بازی نمیکند. هیچ گاوی گاو دیگر را نمیکشد ..هیچ گاوی... اگر بخواهم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء میخورد و نوبت بقیه نمی شود که انشایشان را بخوانند. اما به نظر من مهمترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید... لباس ما از گاو است، غذایمان از گاو، شیر و پنیر و کره و خامه و..... همه از گاو است. ولی... هیچ گاوی نگفت: من گفت :ما... |
اگر معدنچیان به جای شیلیایی , ایرانی بودند چه می شد ؟؟
اگر معدنچیان به جای شیلیایی , ایرانی بودند چه می شد ؟؟
۱. یک سایت خبر ریزش معدن را اعلام می کرد. ۲. وزارت راه، معدن و سقوط اضطراری خبر را تکذیب و آن را دسیسه ی ژول ورن می دانست. ۳. سایت مزبور ف ي ل ت ر می شد. ۴. خبر را یک خبرگزاری اعلام می کرد. ۵. وزارتخانه ی مذکور خبر را تایید، مرگ معدنچیان را تایید، بازگشایی دوباره معدن را تایید و تاریخ تشییع پیکرهای آنان را اعلام می کرد. در همین راستا کمیته ی تحقیق اعلام می کرد علت حادثه بی احتیاطی خلبان بوده است. ۶. در روستای مذکور یک صبح تا ظهر عزای عمومی اعلام می شد. ۷. رسانه ی ملی مستندی پخش می کرد که در آن تاریخچه ی ریزش معادن کهکشان راه شیری بررسی می شد. در این برنامه انفجار هواپیمای کنکورد بارها با حرکت آهسته پخش می شد. ۸. مرد نمکی در گفتگوی ویژه ی خبری ریزش معدن را امری طبیعی می دانست. وی اعلام می کرد چنانچه معدنی نریزد معدن نیست عن است. ۹. یک روستایی اعلام می کرد یک نامه به کلنگ اش چسبیده که سواد ندارد بخواند روی آن چه نوشته شده. ۱۰. نهضت سواد آموزی بی سوادی روستایی فوق را تکذیب می کرد. ۱۱. وزارت علوم، دیکته و نفی آستین کوتاه اعلام می کرد تا قبل از کسب مجوز نامه ی معدنچیان نباید به اطلاع عموم برسد. ۱۲. متن نامه ی متصل به کلنگ را یک خبرگزاری اعلام می کرد، متن نامه به شرح زیر است: با سلام و تهیت و تهنیت این ایام الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکین اش چه خون افتاد در دلها احتراما، به استحضار می رساند در پناه معیت و منهیت و مزیت و امتنان کمال و استعانت و صناعت و پس از طلب منعونیت از علو طناعات مطمئنه و با آرزوی توفیق روز افزون برای دانشمندان جوان کشور لطفا اگر خبری یا اطلاعی از ماهواره ی امید به دست تان رسید ما سی و سه معدنچی دربند را در جریان قرار داده و خانواده ای را از نگرانی برهانید. در ضمن تا قبل از اینکه اکسیژن ما تمام شود نتیجه ی بازی داربی را به اطلاع ما برسانید. بیت: ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود. ۱۳. یک روزنامه ی ورزشی صبح با انتقاد از داوری مسعود مرادی در بازی داربی اعلام می کرد چنانچه بازی برگشت هم مساوی شود کفاشیان خود باید مسوولیت اعلام این خبر به معدنچیان را بپذیرد. ۱۴. کفاشیان که دو دستی شلوارش را چسبیده بود از اختصاص چند میلیون تومان به داریوش مصطفوی خبر می داد. وی اعلام می کرد ورزشگاه در دست احداث قازچال آباد به یاد معدنچیان دربند پانزده سال زودتر به بهره برداری خواهد رسید. ۱۵. مایلی کلنگ در مصاحبه ی مطبوعاتی پس از باخت دو بر صفر تیمش به تیم ماشین سازی گوانگجو اعلام می کرد: این درسته! (سکوت) سی و سه معدنچی ما اون زیر باشند اونوقت آقایون بیرون باشند؟ (مکث، نگاه خون آلود) هرکی یه بیل خاک برداره بریزه رو سرش. (مکث، حرکت دست) این بود اون خاکی که می گفتین به سرمون شده؟ اینه فوتبال پاک زمین های خاکی؟ اینه؟ ۱۶. نامه ی دیگری از معدنچیان به بیل یک کارگر گیر می کرد. سی و سه معدنچی در نامه ی فوق ضمن تقاضا از مسوولان برای برگزاری مراسم هفتم و چهلم باشکوه از خانواده ی کارکنان وزارت راه، معدن و سقوط اضطراری طلب عفو می کردند. در ضمن معدنچیان به نامه ی فوق چند شانه تخم مرغ و چند روغن مایع جهت کمک به کاهش قیمت این اقلام پیوست می کردند. ۱۷. یک مقام آگاه در وزارت تورم، مرمت و تلقین ارزانی به خبرنگارها می گفت با هرگونه احتکار اقلام ضروری مردم توسط معدنچیان دربند مبارزه می کنند. ۱۸. نمایندگان مجلس شور بر روی طرح سه فوریتی جدیدی را آغاز می کردند که سه سال به طول می انجامید. بر اساس این طرح روز هفدهم آبان به نام دهقان فداکار نام گذاری خواهد شد، همچنین با حذف تعطیلی اول فروردین به جای آن اول مهرماه به منظور کاهش ترافیک و اعلام همدردی با کلاس اولی ها تعطیل می شود. ۱۹. وزارت مسکن، زمین لرزه و آخی! کاریش نمی شد کرد اعلام می کرد به زودی مجتمع مسکونی هفتصد خوابه ای در محل معدن فروریخته کلنگ می خورد. با احداث این مجتمع کشور از واردات مجتمع بی نیاز می شود. ۲۰. متن نامه ی معدنچیان دربند متصل به کلنگ احداث مجتمع: بابا! ما از شما توقعی نداریم. شما هم بی خیال ما بشید. ما داریم این پایین زندگی مونو می کنیم. ۲۱. در پی اعلام رضایت معدنچیان از وضع معیشتی زندگی خود در اعماق زمین هموطنان با ارسال فرم های اپلیکیشن از معدنچیان دربند تقاضای مهاجرت می کردند. قرارست به زودی معدنچیان فوق جاب لیست موردنیاز خود را اعلام کنند. پایان |
اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج با توجه به این که طبق گفته رییس جدید سازمان ملی جوانان، قرار است اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج برای پسران اجباری شود و دخترها تنها اجازه بله گفتن به کسانی را داشته باشند که دوره سه ماهه مهارت های ازدواج را گذرانده باشد. |
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف ، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت. این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می دانستند. کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه می میرد.به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص بین المللی برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم بر این شد که در اولین یکشنبه ماه ، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شوند. در محل و ساعت موعود ، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده و … دو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که «پوکی جانسون» نظافتچی پاره وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات (Life support system) را از پریز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد! |
قشنگ و طولانی بود!
ممنونم:) |
خدا نصیب گرگ بیابون نکنه از این مامان و باباها!_:2:
|
http://www.gtalk.ir/images/icons/%285%29.gif طنز: نامه ی غضنفر به همسرش!! ( + عکس ) |
اکنون ساعت 03:44 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)