آب و آتش به هم آميختهای از لب لعل
چشم بد دور که بس شعبده بازآمدهای |
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس |
سحرگاهان که مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه |
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش |
شيوه و ناز تو شيرين خط و خال تو مليح چشم و ابروی تو زيبا قد و بالای تو خوش |
شبی دل را بتاریکی ززلفت باز می جستم
رخت می دیدم وجامی هلالی باز میخوردم |
من ار چه در نظر يار خاکسار شدم
رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند |
در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت
واکنون شدم بمستان چون ابروی تو مایل |
لبش میبوسد و خون میخورد جام
رخش میبيند و گل میکند خوی |
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را |
اکنون ساعت 08:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)