ظاهر که به دست ماست شستیم تمام
باطن که به دست تست آنرا تو بشوی ص |
صف بیارائید رندان، رهبر دل آمده
جان برای دیدنش منزل بمنزل آمده ک |
کار من بیچاره قوی بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی گ |
گفتم گره نگشوده ام زان طرّه تا من بوده ام
گفتـا مَنـَش فرمـوده ام تا با تو طرّاری کند ر |
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را ق |
قلم عشق كشم بر ورق دفتر خويش
هان كه در عشق من و حسن تو گفتاري نيست // ر |
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست ف |
فدای پیرهن چاک ماهرویان باد هزار جامه تقوا و خرقه پرهیز به کوی می فروشانش ز جامی بر نمیگیرند زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمیارزد ز |
ز وصل روی جوانان تمتعی بردار
که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر س |
سرزنشم مكن اگر از همه پا كشيده ام
طبع لطيف آدمي با همه سر نمي كند // خ |
اکنون ساعت 10:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)