ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد این مدعیان در طلبش بی خبرانند کان را که خبر شد خبری باز نیامد |
دردمندی من سوخته زار و نزار
ظاهرا حاجت تقرير و بيان اين همه نيست |
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست |
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم |
صبر است مرا چاره هجران تو ليكن
چون صبر توان كرد كه مقدور نماندست |
خوش برآ با غصهای دل کاهل راز
عيش خوش در بوته هجران کنند |
مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هردم
جرس فرياد مي دارد كه بربنديد محمل ها |
محمل جانان ببوس آن گه به زاری عرضه دار
کز فراقت سوختم ای مهربان فرياد رس |
مرا عهديست با جانان كه تا جان در بدن دارم
هواداران كويش را چو جان خويشتن دارم |
عشرت کنيم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشيم |
اکنون ساعت 04:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)