سلام بر عزيزان وياوران وخوبانم

خسته نباشيد
صندلی داغ


سوالات :


1. لطفا خودتان را مختصر معرفی کنید و شرح حالی از خودتان برای خوانندگان این مصاحبه بنویسید؟
( بنده احمد نقده متولد اول ارديبهشت سال 1336 در مهاباد داراي ديپلم فني رشته برق جزء اولين هنرجوهاي هنرستان صنعتي مهاباد بودم.سال 56 بعنوان دانش آموز وظيفه (گروهبان وظيفه )در لشكرك تهران خدمت كردم.
ازسال 54وارد كارتئاتر شدم وزيردست كارشناسان تهران دوره
بازيگري را طي كردم ( قاسم پورشكيبا ؛ آتش تقي پور وهرمز هدايت ) كارهاي صحنه اي من بيشتر آثار چخوف ؛ برتولت برشت؛
خسرو حكيم رابط؛پرويز حضرتي؛آخوند زاده؛ چرمشيري و......
بازيگري سينما راازسال 73شروع كردم وفيلمهاي آي پارا ؛ شكوفه هاي سنگي ؛سريال تعقيب سري؛آيا باز هم سيب داري؛سوران؛
برفراز مهر؛و.....
كارهاي كه من در صدا وسيما انجام داده ام گزارشگري؛تهيه كننده راديو وتلويزيون ؛مجري ؛بازيگر داستانهاي شب راديو ؛ بازيگري سريالهاي تلويزيوني ؛تدوينگر ؛ و......
اكنون نيز مدير دوبلاژ مركز هستم و درحال حاضر مشغول دوبله سريال سي قسمتي ( مدار صفر درجه )به زبان كردي ميباشم. )


2. جناب نقده .... نقده دقیقا کجاست ؟
( شهرستان نقده در قسمت جنوبی استان آذربایجان غربی ایران قرار دارد و مرکز آن شهر نقده‌است. این شهرستان در دشت نقده واقع شده و ازشمال به دریاچه ارومیه اشراف دارد.
نقده به مهاباد نزديكتر است تا به اروميه ولي تابع مركز استان يعني اروميه است. )


3. آیا خانوادگي از يه يوزر استفاده مي كنید؟
( اگر منظور كامپيوتر است بله ولي بهنام لپ تاپ خودشوداره؛
چه ميشه كرد جوونه آبمان تو يه جوب نميره ولي بهنام بعضي مواقع با يوزر من وارد سايت ميشه وشاهكار باباشو رصد ميكنه !!!!!!!! )


5. آقای نقده چیکار میکنه که ماشاءلله گوش شیطون کر اینقدر شاد و سر حال و خنده رو و با طراوت و فعاله و راز این طراوت در چیه ؟
( درطول زندگيم غم غصه هاي زيادي را ديده وچشيده ام ؛چه براي نزديكانم وچه براي ديگران. اما برام ثابت شده كه غصه خوردن وزانوي غم را بغل گرفتن دردي رادوا نخواهد كرد ؛بايد دنبال راه علاج بود بايد باديگران مشورت كرد وراهي براي كم كردن ومحو همه غصه ها پيدا كرد؛ميدونيد كه فكروايده چند نفر بهتر است از يك نفره.
البته اين نظر دربيشتر موارد كارساز نخواهد بود؛ وخود را شاد والكي خوش نشان دادن واقعاً سخت است؛ ولي بهتر خواهد بود كه ديگران را درگرفتاري خود سهيم نكنيم. )


6. توی اینترنت دنبال چی بودین و چطور شد که اومدین توی سایت و پاتون باز شد به اینجا و چی شد که ماندگار شدین ؟
( آخ كه زخممو تازه كردين؛راستشو بخواين نميدونم دنبال چي بودم؛
يه روز تو مركز توي گوگل يه چيزي نوشتم وسرچ كردم اولين صفحه باز شد؛ من برعكس ديگران از پايين به بالا سايتهارا ميديدم حالا از بخت كوروش خان وقتي كليك كردم ديدم همين سايت خودمون توي صفحه نمودار شد؛رفتم توي بخشها وچند مطلبي را كه به نظرم جالب ميومد خوندم ديگه شيفته سايت شدم؛ آبم؛ نونم ؛ خوابم حتي كارمركزم شده بود پي سي سيتي.
حالا چي شد كه موندگار شدم ؛عرض كنم خدمتتون ما ايرانيهاي اصيل وآريائي تبار پايبند قول وعهدخودهستيم خصوصاً ما كردها؛ به آقا كوروش قول دادم تا جاي كه بتونم هستم ودر خدمت دوستان خواهم بود براي بقاو پيشبرد هرچه بيشتر اين سايت.)


7. میگن عاشق خانه و خانواده هستین، برای مراقبت و تداوم این عشق چه فرمولی دارین که برای ما بیان کنید ؟
( دوستاني كه متاهل هستند ميدونند من چي ميگم ؛ زندگي باعشق ؛صداقت و دوستي تداوم پيدا ميكنه ؛اگر آغاز زندگي را نه از ديدهوس وخوشيهاي زودگذر بلكه باديدي منطقي از روزنه انسانيت به زندگي
وآتيه آن بنگريم و وشاديها وخوشيهاي زندگي را در آن گوي كروي ببينيم و بالبخند بچه هايمان عمر گذرا را بگذرانيم خودبخود عاشق خانه و خانواده خواهيم شد ؛در غير اين صورت نتيجه اش دادگاه هاي مملو از دختر وپسري خواهدشد كه هنوز عرق رقص وپايكوبي عروسيشان خشك نشده در پي جدايي هستند . )


8. عکس العمل همکاران و احیانا اقوام شما نسبت به اینکه تو این فروم در حال فعالیت اینترنتی هستین و پست میزنین و مدیر بخش کردی یه سایت هستین چیه؟
( مدير كه چه عرض كنم يه خدمتگذار كوچك كه وظيفه داردهر آنچه در توان خودحس ميكند برون ريزد.خوب دوستان همكار بعضي وقتها پاي كامپيوتر مينشينند ومطالب سايت را خصوصاًبخش كردي را مطالعه ميكنند آنهم از ترس من!!!!!!!!!!!!!!! ديگران هم خوب مشكل خودشونو دارند.نميشه وادارشون كرد. )


9. می خواید فعالیت هنری رو تا کجا ادامه بدید؟
( تاجاي كه بتونم صحنه نمايش وكادر دوربين را اداره كنم. )


10. بازیگری را بیشتر دوست دارید یا دوبله؟
( بازي روي صحنه مستلزم حركات موزن نمايشي ؛ بيان خوب و رساو
ميميك درست و ميزانسن هاي بجا وتفهيم سبك نمايشي ودركل انتقال آن به تماشاچي.
امادر كار دوبله ميبايست دوبلر از راه حس و بالا وپايين آوردن تون صدا
حس بازيگر سريال يا فيلم سينمائي را به شنونده وبيننده القا نمايد البته انتخاب تون صداي دوبلر به تناسب شكل ظاهري بازيگر ارتباط مستقيم دارد. )
11. بهترين كاري كه خودتون دوبله كردین چه کاری بوده و چرا؟
( بهترين كاري كه انجام داديم دوبله سريال 45 قسمتي حضرت يوسف ( ع )بود كه كار صدا گذاري وميكس آن بوسيله كامپيوتر صورت گرفت چون تاقبل از اين سريال صدا گذاري وميكس سريالها روي نوار هاي يوماتيك وبتاكم انجام ميگرفت.
در اين سريال88 نفر ازدوبلرهاي خانم وآقا از مهاباد وبوكان استفاده شد.
بنده هم به جاي مرحوم عباس اميري ( آلخماهو ) صحبت كرده بودم. )


12. دوبلورهای مورد علاقه شما و صدای ماندگار مورد علاقه تون به کردی و پارسی چه اشخاصی هست؟
( خسرو خسروشاهی ؛ چنگیز جلیلوند؛ ژاله کاظمی؛ ناصر طهماسب؛ منوچهر اسماعیلی؛ منوچهر والی زاده؛ ایرج ناظریان؛ حمید قنبری؛مرحوم منوچهر نوذری و.....
در بخش كردي ميشه از دوستاني همچون : مناف ايرانپناه؛ناصر بابائيان؛فرهاد ايرانپناه؛ آلي ؛ابراهيم بومي؛كژال فرهادي؛تارا اميري؛كبري دادوند؛پرشنگ بشيري و..... )


13. زیباترین و ماندگارترین دوبله ای که شنیدید مال کدوم فیلم بوده و چرا؟
( فيلم سينمايي مادر ساخته حاتمي كه اسماعيلي بجاي عبدي كشاورز وجمشيد آريا صحبت كرده. )


14. تو اتاق ضبط صدا نشستن و از طریق میکروفون و صوت با دیگران ارتباط برقرار کردن چه حسی داره؟
( احساس ميكني كه توي استاديوم ورزشي هستي وداري براي مردم سخنراني ميكني ؛وقتي مطلبي را كه نويسنده چيره دست نوشته وداري اونو ميخوني و از راديو پخش ميشه احساس غرور ميكني. )


15. یه متن که پشت میکروفون گفتید و از گفتنش لذت بردین و همیشه به خوشی و با خاطره شیرین یادتون میاد رو بیزحمت برای ما درج کنید؟
( یک بار هنگام خواندن متنی که قبلا مرور نکرده بودم و به خط خرچنگ قورباغه نوشته شده بود، کلمه کردی «باش: خوب» را «پاش: عقب» خواندم که نتیجه فاجعه بار بود و باعث خنده اشک آور همکاران و البته خودم شد! )


16. رادیو در تعریف شما چیه؟
( راديو شيرين ترين و عزيزترين وسيله اي بود كه پيش از تلويزيون بيشترخانواده ها از آن استفاده ميكردند وميشد همه جا با خود حمل كرد خانه ؛ مغازه ؛ دشت وصحرا و... به نظرمن راديو بهترين راشد وارشاد كننده اعضائي خانواده ودر كل مردم است وبه واقعيت آموزگارواقعي واصلي جامعه بشمار ميايد. )


17. رادیو را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون یا سینما؟ چرا؟
( من راديو را بيشتر دوست دارم بدليل داشتن بيشترين مخاطب
از هرصنفي؛راديو رابيشتر دوست دارم بخاطر برد امواج درهرگوشه اين كره خاكي ؛ قابل حمل به هرجاكه دلت بخواد وبالا تر ازهمه سالم بودن آن نسبت به رسانه هاي ديگر )


18. قویترین مجری رادیویی و قویترین مجری تلویزیونی از نظر شما کیست؟ توضیحات مختصر لطفا؟
( من نمی دانم کدام قویترین است، اما مجری تلویزیونی محبوب من عادل فردوسی پور و مجری محبوب رادیویی من خانم سرور پاک نشان است. )
19. فیلمهای ایرانی مورد علاقه شما ؟
( اگرچه فيلمهاي قبل از انقلاب حاصلي جز سرگرمي نداشت اما درميان آنها فيلمهاي خوبي روي اكران آمدند مثل : گاو ؛گوزنها؛ بلوچ ؛تنگسير ؛
سوته دلان ؛مادرو.....ازميان سريالها ميشه ار دائي جان ناپلئون وهزاردستان نام برد. )


20. فیلمهای خارجی مورد علاقه شما؟
( هنوز هم اگرچه سالها ميگذرد اما فيلمهاي اسپارتاكوس : باراباس؛
ده فرمان ؛كتاب آفرينش ؛ همشهري كين ؛دكتر ژيواگو ؛سنگام ؛بينوايان واليورتويست را دوست دارم. )


21. سبک سینمایی مورد علاقه تون؟
( فیلمهای تاریخی را بیشتر می پسندم. )
22. به نظر شما چرا امروزه در ایران اینهمه فیلم در مورد مردان متمایل به ازدواج دوم و سوم و شخصیتهای دو زنه و دارای دو یا چند زندگی مشترک توام ساخته میشه؟
( مسئله پیچیده ایست. جواب درست آن نیاز به تحقیق میدانی دارد! ولی حدس می زنم جامعه ما از لحاظ روابط جنسی دچار بحران شده است. البته مسئله چند همسری در ایران پدیده جدیدی نیست. منتها در گذشته رسانه هایی مثل تلویزیون و سینما وجود نداشت تا آن را به تصویر بکشد و از این راه پول درآورد! )


23. دلیل ساخت اینهمه کمدی کم مایه در سینمای ایران چیه؟
( وقتي مردم هنوز كمديهاي واقعي را نميشناسند و يا نديده اند مجبورند
باكمديهاي كم مايه بسازند وبسوزند؛وسازندگان كمدي( آب بر )راهشنو بيشترو بيشتر ادامه ميدهند. )


24. فرق طنز و کمدی؟
( کمدی فقط می خنداند ولی طنز علاوه بر خنداندن، نیش میزند و از تو می خواهد در باره معایب خود و جامعه ات تامل کنی. )


25. شباهت طنز و کمدی؟
( هردو جنبه های مضحک زندگی را به مخاطب نشان می دهند. البته به نظر من خنداندن صرف هم به شرطی که متضمن تحقیر و تخفیف ناروای فرد یا قوم و نژاد خاصی نباشد، هنر ارزشمندی است. )
26. میونه تون با ارشام پسرتون یک تعامل پدر و پسریه یا کلا ماجرا رفاقتیه ؟
( هردو اما بيشتر باهم رفيقيم ؛باهم تخته نرد بازي ميكنيم و
مچ مياندازيم كشتي هم ميگيريم ( خودمونيم برنده آرشامه )


27. اگه همین الان ارشام بگه بابا پاشید بریم خواستگاری باهاش میرین یا مثل تمام اس ام اس های ارسالیتون ( به کوروش !!! ) اون رو از ازدواج می ترسونین؟ و تو دلش رو خالی می کنین و باعث میشین چهار شب نخوابه و کابوس ببینه؟
( جوابش خيلي سخته ولي خوب اونم بايد بفكر خودش باشه اگر براي خودش آينده را روشن ديد و اميدوار شد بسم الله ولي ميدونم كوروش يه كاري دستمون ميده.
اميدوارم همه جوونها به مراد دلشون برسند. )


28. لطفا از چگونگی ازدواج در دوران خودتون و زمان حاضر کمی برامون شرح بدین؟
( اون قديما را نميشه با حالا مقايسه كرد؛محبت ويكرنگي ؛صداقت ومهرباني؛همدلي وياوري به وفور درميان خانواده ها وكوچه وبازار ديده ميشد ولمس ميكرديم. اما حالا بايد تو عطاريها و داروفرشيها پي صفات فوق گشت.
سال 62خدا بيامرز مادر بزرگم دستبند طلاي ( باز نه ي زيري كوردي )خودرا به خاطر عيالوار كردن نوه اش فروخت ( 14000 ) يعني دو ميليون وپانصد هزار تومن حالا. انصافاً خونواده خانمم مردانه پا پيش گذاشتند و دخترشونو تقديم كردند؛البته منو ميشناختند ورو من حساب ميكردند.
ما زندگي را از صفر شروع كرديم وحالا شكر خدا در ميان فاميل ميتونيم سرمون وبلند كنيم چون با داشتن بچه هاي خوب واقعاً خوشبختيم
اميدوارم همه خوشبخت باشند.
ولي امروزه....... خودتون بهتر از من آگاهيت. )


29. به نظر شما امروز یه جوان از چه مقطعی به بعد دیگه میتونه ازدواج کنه به نظرتون چه آیتمهایی باید فراهم شده باشه که بره دنبال ازدواج ؟
( به نظر من بهترين سن براي ازدواج 25-27 سالگي خوبه چون فكر ميكنم پخته تر وكارآزموده تر خواهندشد با كمبودها ؛دشواريها ؛ وسختيهاي زندگي انس خواهند گرفت. براي شروع يك زندگي آبرومندانه در وهله اول كار بعد مسكن ازاولويتهاي آينده براي زوجين جوان بحساب ميايد. )


30. اصلا چرا ازدواج می کنیم؟
( براي تشكيل خانواده ؛براي ماندگارشدن نسل خانواده واسم ورسم پدران وفرزند ونوه.... واز همه مهمتر دوري از اعمال ورفتارهاي ناهنجاري كه دين وقانون وجامعه بخاطر سلامتي اجتماع منع كرده اند. )


31. پس چرا بعدش طلاق می گیریم؟
( هر ازدواجي اگر بدون تحقيق و كنكاش درمورد همديگرصورت بگيردبغير از سرابي در پيش روي خود نخواهند ديد.
انتظارات خارج از توان مرد از طرف بعضي ازخانم هاي تازه به دوران رسيده ؛تلاشهاي بيش از حد مردان جهت به انجام رساندن روياء هاي همسر وسرانجام شكست خورده و..... مقصد راهروهاي دادگاه خانواده. )


32. خواننده مورد علاقه تون در کردی و در فارسی ؟
( من آهنگهاي اصيل فارسي را خيلي دوست دارم واز بين خوانندگان شيفته صداي بنان ؛ مرضيه ؛ خوانساري ؛قوامي ؛تاج اصفهان ؛ دلكش ؛ حميرا ؛ هوشمند عقيلي وهايده هستم.
دربين خوانندگان كرد ميتوان به : ماملي؛ سيد اصغر كردستاني ؛علي مردان ومظهر خالقي اشاره كرد. )


33. کتابها و نویسندگان مورد علاقه تون؟
( كتابها :بينوايان ؛ اليورتويست ؛شاهزاده وگدا ؛سپيد دندان و... )


34. آیه شریفه قرآن کریم مورد علاقه تون ، یا سوره مورد علاقه تون (توضیح مختصر)
( آيه 6 سوره آل عمران بيشتر به دلم نشسته دراين آيه ذره اي از قدرت وتوانائي خداوند بزرگ رابه ما نشان ميدهد.
ميفرمايد :
هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
اوست كسى كه شما را آن گونه كه مى‏خواهد در رحمها صورتگرى مى‏كند هيچ معبودى جز آن تواناى حكيم نيست . )


35. یک لطیفه کوردی با زیرنویس فارسی؟
( كردي :
ژن و مێردێک به‌زمیان ده‌بێ،
ده‌ڕۆنه لای كويخاي .
دوای قسه‌و باسێکی زۆر ژن ده‌ڵێ :
به‌ مه‌رجێک ده‌ڕۆمه‌وه لای، به‌ڵین بدات.
کابراش ده‌ڵی:
به‌ڵێن ده‌ده‌م.
ژن ده‌ڵێ: وا نابێ زۆرت به‌ڵین داون، ده‌بێ به‌ڕاستی به‌ڵێن بده‌ی.
کابرا ده‌ڵی: باشه ده‌یده‌م .
ژن ده‌ڵی: نه.
کابرا ده‌ڵی :
" وه‌الله له سه‌ر ده‌ستی كويخاي، گ.. ده‌خۆم کاری وا بکه‌مه‌وه".

كويخاده‌ڵی :
" هه‌سته س ..باب ، له شوێنێکی دیکه گ..ه‌که‌ت بخۆ بۆ له‌سه‌ر ده‌ستی من"!!!!!
ترجمه:
زن وشوهري با هم دعوا ميكنند وزن به حالت قهر خانه را ترك ميكنه .
چند روميگذره مرد با كدخداي ده ميرن تا خانم به خونه برگردونند.
بعد بحث من بميرم وتوبميري سرانجام زن راضي ميشه كه برگرده اما ؛
زن : به شرطي برميگردم كه بهم قول بدهد.
مرد : قول ميدهم
زن :اينجوري نميشه ازاين قولها خيلي بوده من قبول ندارم بايد مردو مردانه قول بدي.
مرد : باشه پيش كدخدا گ...ميخورم كه ديگه ازاين غلط ها بكنم.
كدخدا عصباني ميشه وميگه :
پاشو پد...سوخته بروجاي ديگه گ...هت را بخور چرا پيش من )


36. یا لطیفه فارسی با زیر نویس کوردی؟
( مريض :آقاي دكتر من همه چيز رو دو تا ميبينم .
دكتر :عجيبه؛ هر سه تا تون اينجوري ميبينيد.
ترجمه :
نه خوش: آغاي دوكتور من هه موشتي دو دو ده بينم .
دوكتود : سه يره ؛ياني هه رسي تان به و جوره ده بينن ؟)


37. لطفا اتل متل رو به زبان کردی برامون بنویسید؟
( در کردی اتل متل نداریم. ولی شعر و بازیی شبیه به آن هست که «هلور بلور تکامه» نام دارد. )


38. به نظر شما چرا مرغ ها نمیتونن در یه مسیر راست از جاده عبور کنند ؟
( برای اینکه اگر مستقیم بروند، چیز زیادی گیرشان نمی آید! )


39. به نظر شما ایران این همه صادرات نفت و بنزین داره آیا بشکه هاشم پس میگیره ؟
( پسش نميدن كه دوباره بگيره. )


40. دلتون می خواد ادمین باشید ؟
( خدانكنه ؛ اصلاً حرفش رو هم نزنيد؛ واقعاً مسئوليت خيلي سختيه
دل شير ميخواهدو صبر ايوب )


41. اگه جای طراح سوالات بودین دوست داشتین چی از خودتون بپرسین که ما نپرسیدیم ؟
( اااااا... هنوز چيزي نپرسيدي!!!!!!!!!!! ؟بابا دست خوش. )


42. اگه طراح این سوالات به دستتون بیفته چیکارش می کنین ؟
( فكر ميكنم بيش از يكي دوتا باشن پس از خيرش ميگذرم. )


43. لطفا با دیدن این کلمات اولین چیزی که به ذهنتون میرسه را مختصر بیان کنید



I. آرشام
( وقت شام وكمي هم پسرم )
علی خضری
( همكار توليدي چندسال پيش )
c. ا.بامداد
( عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد! )
d. کرمانشاه
( آهنگ زيباي حسن زيرك : كرمانشا شاري شيرينم...... )
e. دانه کولانه
( يكه تاز سايت )
f. احمد نقده
( رحيم نقده ؛آخه اسم هنري من رحيمه )
h. تبلیغات بانکها و موسسات مالی اعتباری در صداوسیمای ایران
i. سه هزار میلیارد ......!!
(طراح سئوال مثل اينكه ساديسم داره؛
واقعاً حالگيري به اين ميگن...اوه اوه...صندلي داغتر شد. )
j. پیکان
( يادش بخير خيلي قانع بوديم )
k. سبیل مردانه
( خوبه ولي هميشه زيبا نيست جا ومكان و زمان خودشو ميطلبه. )
l. کودکانه
( نقل ونبات وشيرني زندگي )
m. قیمت ارز
( نداشتنش افسردگي مياره وداشتنش امنيت واز آدم ميگيره )
n. گوجه فرنگی
( املت ما فقير فقرا به شرطي كه قيمت تخم مرغ هم بياد پايين )
o. قیمت سکه
( حال تازه دامادي را كه مجبوره مهريه عروس را به اندازه سال تولدش قبول كنه ؛ ديدنيه )
p. وام ازدواج
( با اون ميشه خرج كرايه تالار را پرداخت كرد )
q. وام خرید مسکن
( خود را يك عمر مريدو برده بانك كردن )
r. شربت معده
( بعد از پرخوريها ي زياد يك قاشق معده را آروم ميكنه. )
s. امپرازول
( داروي جهت زخم معده )
t. ژلوفن
( مسكني كه از استامينوفن چند برابر قويتر است )
u. دوغ محلی
( صد در صد اورژينال به شرط آنكه توش برگ خشك شده گلاب وشويد وقه زوان بريزن ودو روز جلوي آفتاب بگذارن ؛حاصلش بهترين دوغ ترش وگاز دارطبيعي خواهد بود. )
v. چلوکباب
( اگه دعوت بشم مي پسندم )
w. پیتزا
( هيچوقت ميل نكرده ام )
x. اینترنت پر سرعت
( مگه خوابشو ببينيم )
y. موبایل
( براي ما ايرانيها فقط وسيله سرگرميست )
z. دی وی دی
( اينم ديگه كهنه شده )
aa. کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
( حالا كه دستم به پشتم نميرسه بهتره از دستهاي پلاستيكي كه دسته دار هم است بخريم وباخيال راحت پشتمان را بخارونيم )
bb. انیمیشن و کارتون
( عاليه مخصوصاً تام وجري وكارتونهاي قديمي مثل سيندرلا ؛ گربه هاي اشرافي و گوفي وبقيه )
cc. اقیانوس
( اقيانوس داريم تا اقيانوس اگه اروم باشه جزء روياء هامه )



44. ضرب المثل مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه یعنی چه و در چه مواردی کاربرد داره؟
( مرغی که انجیر می‌خوره نوکش کجه به این معناست که از قیافه‌ و طرز رفتار طرف می‌شه فهمید که چه کاره است. با این توضیح که به نظر میاد در واقع کلمه‌ی صحیح “نچیر” بوده به معنای گوشت (شكار ).
این کلمه هنوز هم در بعضی جاهای ایران استفاده می‌شه. یعنی عقاب که گوشت می‌خوره نوکش کجه و این رو از دو فرسخی می‎شه دید.
یک گنجشک اگر ادعا کنه که گوشت می‌خوره، به همون نوکش نگاه کنید، می‌فهمید که چی کاره ا‌ست. )


45. اگه بدونید تا یه ساعت دیگه تموم دنیا نابود میشه، ترجیح میدید تو اون یه ساعت چکار کنید؟
( همه نزديكان خودمو دورهم جمع ميكنم و ميگم اينا همش كشكه )


46. دوست داشتید الان کجا باشید؟
( توجمع برو بچه هاي پي سي سيتي )


47. .چرا به مهاباد سابلاغ هم میگن؟ کدومش درست تره؟ اصلا معنی لغویشون چیه؟
(به استناد شواهد معتبر منطقه مکریان از پیشینه ای تاریخی برخوردار است. اما تاریخ تاسیس شهر مهاباد چهار صده قبل و متقارن با حکومت شاه اسماعیل صفوی می باشد.در سال 1081 هجری قمری و در اواخر سلطنت شاه سلیمان صفوی ( شاه عباس اول ) بداق سلطان فرزند شیر خان مکری حکومت منطقه ی مکری را در اختیار گرفت و مهاباد کنونی را مرکز حکمرانی خویش قرار داد و اقدامات اساسی و شایسته ای در جهت عمران و آبادانی منطقه به عمل آورد که از جمله می توان به احداث سه پل تمام بند دارلک و لج و پل سرخ – 1079 هجری قمری – مسجد سرخ – 1089 هجری قمری – حفر قنات و ساخت کاروانسرا و حمام لج در آن زمان اشاره کرد. در متون و اسناد تاریخی نام این شهر ابتدا سووق بلاق (سوخ بلاق به معنی سرد چشمه ) بعدها ساوج بلاغ و در دوره قاجاریه ساوج بلاغ مکری قید شده است و تا سال 1315 به همین اسم نامیده می شد. اما در آن سال بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد روانشاد غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام این شهر به مهاباد تغیر یافت.در قابوسها و کتب تاریخی معتبر معانی مختلفی برای این نام ذکر شده است
بر اساس فرهنگ قاطع مه آباد نام اولین پیغمبر عجم قید شده که کتابی به نام دساتیر داشته است. در فرهنگ المعجم در برابر واژه مه آباد آمده است (( اسم یطلق علی انبیاء الفرس القدماء )). فردوسي در شاهنامه فرموده :
نهم پشت زردشت پیشین بد او - - - مه آباد ما پیغمبر راستگو
سرجان ملکم در کتاب تاریخ ایران از مهابادیان به عنوان اولین سلسله ای که بر ایران حکومت کرده اند نام برده است
میرزاده ی عشقی در اشاره به یک شهر ییلاقی در دامنه های زاگرس چنین سروده است
نه گمان دار مه آباد همین این بوده - - - نه مه آباد صد اینگونه به تخمین بوده
فصل دی خرم گردشگه پیشین بوده - - - قصر قشلاقی شاهان مه آئین بوده )


48. چه حسی دارید که توی گوگل بخش فرهنگ کوردی پی سیتی با تلاش های شما حرف اول رو میزنه؟
( حرف اول كه نه اما وقتي اشاراتي در رابطه با سايتمون وخصوصاًبخش كرديش ميبينم احساس غرور ميكنم )


49. شاعر ایرانی مورد علاقه تون؟
( شاملو ؛ اعتصامي ؛ حافظ )


50. شاعر کردی مورد علاقه تون؟
( هيمن ؛ سواره ايلخاني زاده ؛ قاسم موءيدزاده و... )


51. شاعر غیر ایرانی مورد علاقه تون ؟
( استاد گوران پدر شعر نو کردی که اهل کردستان عراق بود. )


52. یه شعر کوردی که خیلی دوست دارید را با معنی اش بنویسید؟
من ناوم خه‌ونه
من ناوم خه‌ونه
خه‌لكی ولاتی ئه‌فسوونم
باوكم شاخه و
دایكم ته‌مه
من له سالیكی مانگ كوژراوو، له مانگیكی هه‌فته كوژراوو
له روژیكی سه‌عات كوژراودا
دوای شه‌ویكی پشت كوماوه‌ی هه‌وراز به كول
به‌ره‌به‌یانیكی زامدار
له شه‌فه‌قیكی كه‌سكه‌وه
وه‌ك گزنگیكی خویناویی كه‌وتمه خواری و
داگیرسام و بووم به مومیك
گر به مل و
بووم به پرسیك
ده‌م به هاوار
ترجمه :
اسم من خوابه
از دیار افسون
پدرم قله و
مادرم مه.
زاده به سالی ماه مردار، ماهی هفته مردار و روزی ساعت مرده‌ام
بعد شبی آبستن به باد
بعد شبی كوژپشت و كوهستان به دوش
در بامدادی رنجور و زخم بر تن
از شفقی تارو تنگ
چون تیری خونین به زمین افتادم و
شلعه‌ور شدم و چون مومی روشن
آتش به گردن
شدم پرسشی
لب به فریاد
شير كو بيكس


54. تا حالا دوست داشتید جای کس دیگه ای باشید؟ کی؟
( راستش هنوز بهش فكر نكردم ولي حالا كه جاي خودم هستم زنده ام شكر خدارا شكر ميكنم)


55. به نظر خیلی تنوع طلب هستید، چون نسبت به بقیه ی اعضا زودتر آواتار و امضاتون رو عوض میکنید. نی نی های خوشگل هم میذارید، چرا؟
( وقتي با اين سايت باحال دارم همكاري ميكنم دوست دارم وقتي ديگران گذرشان به اين سايت ميفته سايت را سواي مطالب خوبش با تصاوير وآواتاري وامضاء هاي رنگين ومتنوع ببينند وني ني ها هم كه جاي خود دارد. )


56. یه آرزو بکنید که محال باشه؟
( صلح وآرامش در دنيا برقراربشه )


57. یه آرزوی دست یافتنی و امکان پذیر بکنید؟
( دوست دارم ايران با تمام جهان دوست بشه )


58. آیا فکر می کردید بعنوان مهمان بنشینید روی صندلی داغ؟
( واقعاً مارا بااين صندلي داغ نقره داغ فرموديد ؛ شكر خدا خودي بوديم اگر از بيرون ميامديم معلوم نبود روز روزگار ما چي ميشد.)


59. تا حالا فکر کردید اینجا رو دیگه نیاید و خودتون یه فروم بزنید اونم به زبان کوردی؟
( خدا يكي ؛ سايت پي سي سيتي هم يكي ) مگر اينكه .....


60. شصت سوال جواب دادین دست شما درد نکنه متشکریم مرسی تایپ کیبرد ماشالله بگین دوستان . سوال آخر. هر چه می خواهد دل تنگتان بگویید؟


براي همه عزيزانم ؛مهمانان ؛كاربران تازه ثبت نام كرده ؛كاربران خوب وفعال ؛مديران بزرگوارم ؛استادان دلسوزم وآدمين دوست داشتني وخشن ومهربانم آرزوي توفيق روز افزون وشادي وسلامتي دارم.:53::53::53::53:

كوچكتان احمد نقده:cool: