![]() |
اهمیت فراگیری اصطلاحات زبان انگلیسی- اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - Idioms in English
اهمیت فراگیری اصطلاحات زبان انگلیسی- اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - Idioms in English
اصطلاحات مفید زبان انگلیسی (امریکن) درمورد رانندگی
|
اهمیت فراگیری اصطلاحات زبان انگلیسی- اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - Idioms in English
اهمیت فراگیری اصطلاحات زبان انگلیسی- اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - Idioms in English
|
دنیای اصطلاحات انگلیسی - Idioms in English - popular idioms in English
دنیای اصطلاحات انگلیسی - Idioms in English - popular idioms in English everyone was rolling of laugh.همه ما از خنده روده بر شدیم. ride double.دروغ شاخدار go easy on that .بیخیال- سخت نگیر God rest you.gentlemen!خدانگهدار آقایان Give someone lip service. شیر کردن کسی با حرف . GET off my bag.دست از سرم بردار . to be all eyes.چهار چشمی پاییدن . go fly a kite. برو پی کارت . got the world by the tail. دنیا به کامش است . grin and bear it.بسازو بسوز he wouldn t harm a fly.آزارش به یک مورچه هم نمی رسد. HUSH MONEY حق السکوت HAND IN GLOVE .دست به یکی شدن HOT NEWS.اخبار دست اول HOLD THE FLOOR .مجال صحبت به دیگران ندادن SICK-LEAVE مرخصی استعلاجی DONT FROWN AT ME.به من اخم نکن STAND FIRM سر حرفت بایست A DROP OF KINDNESS.یک ذره محبت HIT THE LINE.شجاعت به خرج بده تشکر از وبلاگ: در پیچ و خم های ترجمه |
دنیای اصطلاحات و Idiom های انگلیسی - English Idioms - most popular idioms in English
دنیای اصطلاحات و Idiom های انگلیسی - English Idioms - most popular idioms in English THANKS. YOU DID YOUR BEST.متشکرم .سنگ تمام گذاشتی IF YOU HAVE TIME. DROP BY TODAY.اگر امروز وقت داری یک سری به ما بزن ROUND THE CLOCK شبانه روزی -24 ساعته SHE KEPT HER PROMISE . او خوش قولی کرد . I AM REALY BEAT . واقعا خسته و کوفته هستم HE IS A POSY GUY.او ادم افاده ای است. he is the man behind the curtain.او ادم اب زیر کاهی است in the middle of nowhere, در ناکجا اباد she was delirious. او پرت و پلا میگفت i could eat a horse.خیلی گرسنه هستم no offence. گله ای ندارم thanks for the input. از ان توصیه متشکرم dont bargain.چانه بی چانه she is a rubber neck . او خیلی فضول است. off the cuffفی البداهه در استین داشتن do it or else .هر چی دیدی از چشم خودت دیدی! i have my doubts. چشمم آب نمیخورد. i dont feel like it . حالش را ندارم eleventh hour.دقیقه نود. آخرین لحظه it has seen better days.دیگر از رونق افتاده dont show off پز نده faır and square بیشیله پیله leave ıt to me خیالتان راحت باشد. ان را به عهده من بگذارید . you can keep ıt مال خودتان -پیش خودتان باشد . she burst ınto tears بغضش ترکید . ı dont care . به من چه - من که اهمیت نمیدهم good appetıte . نوش جان ıt made my blood run cold . مرا زهره ترک کرد . ı dont fancy ıt. باب طبعم نیست am ı dısturbıng you؟ ایا مزاحمتان هستم quick tempered. آدم جوشی- آدم عصبی out af date . از مد افتاده-منسوخ look the other way .خود را به کوچه علی چپ زدن he is very stubborn.او ادم سمجی است با تشکر از وبلاگ: در پیچ و خم ترجمه |
دنیای اصطلاحات زبان انگلیسی - دنیای اصطلاحات روزمره در مکالمات انگلیسی - تقویت زبان انگلیسی - most popular idioms in English
دنیای اصطلاحات زبان انگلیسی - دنیای اصطلاحات روزمره در مکالمات انگلیسی - تقویت زبان انگلیسی - most popular idioms in English dont show off.خودنمایی نکن it s driving me mad!دارد مرا دیوانه میکند! too much for an effort.دنبال یک لقمه نان میدویم. i was starved.من خیلی گرسنه بودم spring it! زود باش بگو ! you are overreacting.بیجهت خودتان را ناراحت میکنید hear me out first.اول گوش کن ببین چه میگویم dont fall for him.گول حرفهایش را نخور cross as two sticks.مثل برج زهرمار away with me بزن به چاک -برو پی کارت zip up your lip.هیچی نگو-زیپ دهانت را بکش whats up?چه خبر؟ watch your tongue.مواظب حرف زدنت باش i got a back.جا خوردم he is a narrow minded guy.او ادم کوته فکری است. he is a real bonehead.او خیلی احمق است- او کله پوک است. he is a concited guy.او ادم خودخواهی است. read between the line.موشکافانه با مسائل برخورد کردن she wouldnt life a hand against a fly.آزارش به مورچه هم نمیرسد stop hemming and hawing around.اینقدر من و من نکن head someone off.کسی را معطل کردن i cant answer that out of hand.بدون مشورت نمیتوانم به آن جواب بدهم. play politics.مصلحتی عمل کردن- برخورد مصلحتی داشتن give someone a punch on.با مشت کسی را زدن. that is that.همین و بس be all to the good.همان بهتر که این طور شد. in a mad rush .هول هولکی-با عجله but someone spilled the beans.اما یک نفر خبرها را زودتر لو داد. jump the gun.شتاب زده شدن-دستپاچه شدن he really turned me off.او واقعا مرا منزجر کرد. whats been eating you lately?اخیرا چی شما را غمگین و اذیت میکند؟ he was warned that his job was on the line.به او هشدار داده شد که شغلش در خطر است. |
دنیای اصطلاحات پرکاربرد و روزمره زبان انگلیسی - most poular idioms in English
دنیای اصطلاحات پرکاربرد و روزمره زبان انگلیسی - most poular idioms in English quick tempered. آدم جوشی- آدم عصبی out af date . از مد افتاده-منسوخ look the other way .خود را به کوچه علی چپ زدن he is very stubborn.او ادم سمجی است jumble- sale.حراجی خرت و پرت in other hand. به عبارت دیگر - از طرف دیگر hot air .باد هوا حرف مفت go through fire and water .به اب و اتش زدن from cover to cover. از اول تا اخر it is a deal.قبول است come rain or shine.حتی اگر از اسمان سنگ ببارد answer back.زبان درازی کردن black art .جادو جنبل کردن give her a big hand .به افتخارش دست محکمی بزنید he is a well wisher.او ادم خیرخواهی است. good luck to you.خدا به همراهتان it s just as much my business as yours .همان قدر که به تو ارتباط دارد به من هم دارد. he is a good neighborman.او ادم مهربانی است. trying every situation may bring a solution.از این ستون به ان ستون فرج است. give it another try.یک دفعه دیگر هم تلاشت را بکن. give to him hot.پدر کسی را در اوردن behave yourself.مودب باش why do you make such a big deal out of this?چرا موضوع را اینقدر بزرگش میکنی؟ با تشکر از وبلاگ: در پیچ و خم های ترجمه |
اصطلاحات روزمره و کاربردی زبان انگلیسی - لیست پرکاربرد ترین اصطلاحات زبان انگلیسی - Idioms and Expressions in English
اصطلاحات روزمره و کاربردی زبان انگلیسی - لیست پرکاربرد ترین اصطلاحات زبان انگلیسی - Idioms and Expressions in English feel like a million dollars.احساس خیلی خوب و عالی داشتن he was able to hang on.او توانست استقامت کند. its very difficult to make ends meet.پرداخت هزینه ها خیلی سخت است. dont die on me.مرا سر کار نگذاری. flying away.بزن به چاک- برو پی کارت. dont drag me into this.پای مرا وسط نکش he is a trouble maker.او دردسر ساز است. a hectic life. یک زندگی پر مشغله a slip of the tongue. اشتباه لپی act your age.خجالت دارد تو بزرگ شدی are you out of mind? مگر عقلت را از دست دادی؟ as you please.هر طور راحتی. become free of danger.چه باور کنی .چه نکنی belive it or not.چه باور کنی .چه نکنی. better late than never .بهتر است دیر بشود تا اصلا نشود. bite your tongue.زبانت را گاز بگیر. button your lip.دیگر حرف نزن by any chance.بر حسب اتفاق can i count on you?می تونم رویت حساب کنم ؟ he ducked out of the responsibility.او از زیر بار مسولیت شانه خالی کرد. live and learn.زگهواره تا گور دانش بجوی. get away with murder.جان سالم به در بردن a bad apple.یک سیب بد.(بز گر گله را گر میکند.) i m done. دیگر کارم تمام است-بیچاره شدم. eat your heart out.دلت بسوزد. dont walk out on me.مرا سر کار نگذاری dont put yourself through hell.به خودت فشار نیار. dont loose your hair.دست و پایت را گم نکن dont loose your head.عقلت را از دست نده. dont make an idiot out of your self.خودت را ضایع نکن. dont make it sound like a big deal.زیاد قضیه را بزرگ نکن |
اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - اصطلاحات روزمره و کاربردی زبان انگلیسی - Most Popular Idioms In English
اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - اصطلاحات روزمره و کاربردی زبان انگلیسی - Most Popular Idioms In English he woke up on the wrong side of the bed today.او امروز سرحال نیست. they take it for granted.انها خیلی متوقع شده اند. ( از کار انجام شده قدر دانی نمیکنند.) he was found guilty of the charge.او گناهکار شناخته شد. be alert:حواست جمع باشد dont speak ill of him :از او بدگویی نکن he did it to save his face:برای حفظ آبرویش این کار راکرد she told him the (bitter) truth.اب پاکی را روی دستش ریخت dont show your teeth.تهدید نکن stop being so nosy.این قدر فضولی (دخالت )نکن this might get you in to trouble .:این ممکن است باعث دردسرت بشود. thats my last offer.take it or leave it .این آخرین پیشنهاد من است .میخواهی بخواه، نمیخوای نخواه! |
اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - لغات و جملات روزمره زبان انگلیسی - اصطلاحات مهم با کلمه ی پرکاربرد Odd
اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی - لغات و جملات روزمره زبان انگلیسی - اصطلاحات مهم با کلمه ی پرکاربرد Odd لغات و جملات روزمره زبان انگلیسی - اصطلاحات مهم با کلمه ی پرکاربرد Odd The odds are against him... بخت ازش برگشته / شانسی براش نیست ----------------------------------------------------------- The odds are in your favour بخت بهش رو کرده / احتمال موفقیتش است ---------------------------------------------------------- What's the odds ? چه فرقی می کنه ؟ ------------------------------------------------------- odds and ends خرت و پرت / آت و آشغال -------------------------------------------------- He is forty - odd years چهل و اندی ساله شه --------------------------------------------------------------- odd jobs کار های جور وا جور / خرده کاری He takes odd jobs, but nothing that would lead to a career ----------------------------------------------- Against all the odds با وجود تمامی مشکلات / علیرغم همه مخالفت ها .Against all the odds, she conceived her first child at the age of 48 ----------------------------------------------------------- Please don't set two people at odds. لطفا میون اون دو نفر را بهم نزن ! |
Haste Makes Waste عجله کار شیطونه --------------------------------------------------------------------------- Mad as a wet hen http://s2.picofile.com/file/7939536127/madas.jpg Really angry خیلی/ بشدت عصبانی Ex. Her husband came home late and drunk again, and she was mad ... as a wet hen! شوهرش دیر و مست اومده بود خونه و همسرش خیلی عصبنی بود / کارد بهش می زدی خونش در نمی آمد ---------------------------------------------------- Ex. 2- What you said made Mary mad as a wet hen. چی گفتی که "مری" خیلی عصبانی شد / دیونه شد / کفرش در اومد |
اکنون ساعت 02:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)