خبرگزاري رويترز اعلام کرد: مـــادونــا عوام‌ فريب‌ترين وآنجلینا جولی بازیگر ضد جنگ
 

موضوع : مـــآدونا عوام‌ فريب‌ترين وآنجلینا جولی بازیگر ضد جنگ
منبع : خبرگزاری فارس
انتخاب تصاویر: از امیر:D

متن خبر :
خبرگزاري رويترز طبق نظر سنجي‌هاي اخيري كه انجام داده است، «مــــآدونا» را به عنوان عوام‌فريب‌ترين هنرمند آمريكايي معرفي كرد.
براساس اين نظر سنجي كه نتيجه آن پنج‌شنبه گذشته توسط خبرگزاري رويترز اعلام شد، «آنجلينا جولي»، بازيگر ضدجنگ و ضد‌بوش هاليوود به عنوان بشر دوست‌ترين هنرمند هاليوود در سال 2007 معرفي شد.

http://www.bbc.co.uk/urdu/specials/i...eventh_300.jpg

«جولي» به خاطر كارهايي كه به عنوان سفير صلح سازمان ملل و مادر خوانده چهار فرزند انجام داده، در ميان عموم مردم قابل احترام است، او همچنين در زمينه افزايش آگاهسازی جهانيان نسبت به درد و رنجي كه مردم آفريقا متحمل مي‌شوند، كارهاي مثمر ثمر فراواني انجام داده است.





نتيجه اين نظر سنجي بيانگر اين مطلب است كه تمام كساني كه بگونه‌اي در تلاشند تا قسمتي از مشكلات جهانيان را حل كنند از چنين احترامي نزد مردم برخوردار نيستند، آنچنانكه مـــۀدونا با آنكه فرزندخواندگي چند تن از كودكان محروم را به عهده گرفته و ميليون‌ها دلار اعانه براي كمك به يتيمان مالاوي جمع‌آوري كرده ولي با آراء مردم در انتهاي اين فهرست قرار گرفته است.





«پيتر واكر»، رييس مركز بين‌المللي زنان در دانشگاه ماساچوست گفت: بسياري بر اين عقيده‌اند كه مـــادونا با سوء استفاده از شهرت و ثروت خود براي تقبل فرزندخواندگي كودكان مالاويايي، سعي در فريفتن افكار عمومي داشته و اين مطلب به چهره جهاني او ضربه جبران ناپذيري وارد ساخته است.
واكر افزود: مردم احمق نيستند، آنها مي‌توانند احساس واقعي هركسي را به خوبي درك كنند و بفهمند كه طرف مقابل تا چه حد در حرفي كه مي‌زند صادق است.


بنا بر اين گزارش، نام «پاريس هيلتون» نيز در كنار نام مدونا در انتهاي اين فهرست قرار گرفته است، او نيز كه در اوايل سال جاري ادعا كرده بود كه براي به عهده گرفتن سرپرستي چند كودك به رواندا سفر خواهد كرد، به عوام فريبي متهم شده است.


در اين نظرسنجي كه طي 12 روز انجام گرفت، اسامي «بونو»، خواننده گروه يو2، «اسقف دسموند توتو» و «بيل گيت»، موسس كمپاني مايكروسافت، پس از نام جولي 32 ساله قرار گرفته است.:41::41::41::41::41:

البته در اين فهرست نام «كوفي عنان»، رييس سابق سازمان ملل نيز به چشم مي‌خورد.:24:

انتهای پیام/
تاريخ انتشار : سه شنبه 11 دي 1386 ساعت 2:33 بعد از ظهر


:rolleyes::rolleyes:

سال 2007، سال مرگ 35 هنرمند جهانی !!
 

سال 2008 چگونه سالي خواهد بود؟
 

چشم‌انداز بازارهاي طلا، نفت، دلار و انرژي در سال 2008
براساس پيش‌بيني واحد اطلاعات اكونوميست، كشور چين در سال 2008 بيش از هر كشور ديگري (به اندازه مجموع ايالات متحده، هندوستان و ژاپن‌) ثروت به اقتصاد جهان تزريق خواهد كرد و اين خود دليل بزرگي است براي مثبت‌انديشي درباره اوضاع اقتصاد جهاني در سالي كه به نظر مي‌رسد تحت‌تاثير بي‌ثباتي‌هاي مالي قرار گيرد. چين اميدوار است از بازي‌هاي المپيك استفاده كند تا به جهانيان نشان دهد كه به چه غول با شكوهي تبديل شده است.
دنياي اقتصاد – بنابر تازه‌ترين پيش‌بيني‌ها از اوضاع اقتصاد جهان در سال جديد ميلادي كه از امروز آغاز مي‌شود، اكثر كشورهاي پرشتاب اقتصاد جهان در سال 2008 متعلق به منطقه تعريف شده براي چشم‌انداز 20ساله ايران خواهند بود.
براساس اين پيش‌بيني‌ها، رشد اقتصادي ايران در سال 2008 معادل 4درصد خواهد بود، در حالي كه آذربايجان با رشد اقتصادي 4/17درصدي دومين اقتصاد پرشتاب جهاني خواهد بود و كشورهاي قطر، قزاقستان، امارات و گرجستان به ترتيب با نرخ‌هاي رشد اقتصادي 5/9درصد، 2/9درصد، 6/8درصد و 2/8درصد به ترتيب رتبه‌هاي پنجم تا هشتم در ميان كشورهاي پرشتاب را به خود اختصاص خواهند داد. كشور ارمنستان نيز با نرخ 8درصدي رشد اقتصادي در سكوي يازدهم كشورهاي پرسرعت خواهد ايستاد.
همچنين براي اولين بار كشور ويتنام نيز به جمع كشورهاي داراي رشد اقتصادي بالا خواهد پيوست و با نرخ 1/8درصدي سكوي دهم در اين جمع را به خود اختصاص خواهد داد.


بالاترين تورم‌ها
اكونوميست پيش‌بيني كرده است كه پس از كشور زيمبابوه كه با «ابرتورم» چهار هزار درصدي دست و پنجه نرم مي‌كند، بالاترين تورم را كشور جنگ‌زده عراق با نرخي معادل 39درصد به خود اختصاص دهد و پس از عراق، كشور ونزوئلا با 6/19درصد، ايران با 5/15درصد، ازبكستان با 5/14درصد، آنگولا با 4/13درصد، اتيوپي با 12درصد و آرژانتين با 5/10درصد، كشورهايي خواهند بود كه مجبورند مجددا تورم دو رقمي را تجربه كنند و بقيه كشورها داراي تورم يك رقمي خواهند بود. البته كشور آنگولا در عين تورم 4/13درصدي، رشد اقتصادي 21درصدي را نيز تجربه خواهد كرد كه باعث مي‌شود قدرت خريد مردم اين كشور نه تنها كاهش نيابد، بلكه از افزايش حدود 5/7درصدي نيز برخوردار شود.


اتفاقات مهم 2008
دو اتفاق بزرگ سال آينده ميلادي را شكل خواهد داد: انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا و بازي‌هاي المپيك تابستاني در پكن. رقابت بر سر كاخ سفيد از فصل اول و ماه ژانويه و فوريه تا انتخابات سراسري در ماه نوامبر، به يك ماراتن شبيه خواهد بود. آنچه مسلم است اين است كه برنده اين ماراتن يك دموكرات خواهد بود و شانس زيادي وجود دارد كه يك كلينتون جانشين بوش شود و رهبري آمريكا را بر عهده گيرد. در چنين شرايطي، چين اميدوار است از بازي‌هاي المپيك استفاده كند تا به جهانيان نشان دهد كه به چه غول با شكوهي تبديل شده است.
پيش‌بيني مي‌شود اين كشور اغلب مدال‌هاي طلاي اين مسابقات را به خود اختصاص دهد و غرور ملي و افتخار جهاني را براي خود به ارمغان آورد. اما اين كشور از سوي ديگر با پرسش‌هاي دشواري در مورد سياست سركوب‌گرانه خود روبه‌رو خواهد بود.
آمريكا و چين اولين بازيگران در مسايلي خواهند بود كه اذهان جهانيان را در سال 2008 به خود معطوف مي‌دارند. يكي از اين مسايل، اقتصاد جهان خواهد بود كه رشد آن ديگر نمي‌تواند به آمريكا وابسته باشد؛ چون آمريكا با مسايل مربوط به بخش مسكن و اعتبارات خود دست‌و‌پنجه نرم مي‌كند. تنها كاري كه آمريكا بايد انجام دهد اين است كه ‌بايد از بروز ركود جلوگيري كند، اما اين چين خواهد بود (براي اولين بار به عنوان بزرگ‌ترين عامل در رشد اقتصادي جهان) كه در كنار هندوستان و ساير بازارهاي نوظهور خواهد درخشيد.
موضوع ديگري كه توجهات را به خود جلب خواهد كرد، مساله تغييرات جوي است.
به دليل آنكه كشور چين جاي آمريكا را به عنوان بزرگ‌ترين توليدكننده گازهاي گلخانه‌اي اشغال خواهد كرد، تلاش‌هاي جدي در مورد گرمايش كره زمين بستگي به مشاركت جدي اين دو كشور خواهد داشت. اگر سال 2007 سالي بود كه اين موضوع در صدر موضوعات رسانه‌ها جاي گرفت، سال 2008 سالي است كه مردم انتظار عملكردهاي مثبت را در اين راستا دارند. نكته جالب اين است كه «سبز بودن» موضوعي است كه همه رهبران سياسي را در سطح شهرها (مانند مايكل بلومبرگ)، در سطح ملي (مانند فليپ كالدرون، نانسي پلوسي و نيكلا ساركوزي) يا سطح فراملي (مانند بان‌كي‌مون از سازمان ملل و سورين پيتسو آن از آسه‌آن) درگير خود مي‌كند. سياستمداران تاكنون در مورد اين موضوع مذاكره كرده‌اند، اما آيا اكنون اجازه مي‌دهند مردم از حاصل اين مذاكرات بهره برند؟


احتمال يك توافق بزرگ هسته‌اي
موضوع سومي كه در سال 2008 به يك مشغله ذهني تبديل خواهد شد، ريسك‌هاي ژئوپلتيكي است. پيش‌بيني‌ها حاكي از آن است كه آمريكا قصد اجراي نمايش با ايران بر سر موضوع هسته‌اي دارد. اين در شرايطي است كه چين در سال برگزاري المپيك خود از واكنش‌هاي جدي در برابر تايوان خودداري مي‌كند. واقعيت اين است كه عكس آنچه به نظر مي‌رسد كاملا محتمل است، يك «توافق بزرگ» بين آمريكا و ايران و يك بحران در تايوان كه انتخابات پرحاشيه‌اي در سال 2008 بايد در آن برگزار شود. بي‌شك ريسك‌هاي سياسي به موضوعي داغ‌تر از قبل در محافل تحقيقاتي و هيات‌مديره‌ها تبديل خواهد شد.
در كنار موضوعات عادي مربوط به بازارها و سود آنها، كسب و كار با اين سوال مواجه خواهد بود كه چگونه مي‌تواند در وضعيت خوبي باشد. مشاوران به فعالان اين بخش خواهند گفت كه «ثبات» را فداي استراتژي كنند و موفق‌ترين فعالان كسب و كار و بانكداران مثال بيل گيتس را مدنظر قرار خواهند داد كه از كار روزانه خود در مايكروسافت كناره‌گيري كرد تا وقت خود را صرف كارهاي بشردوستانه كند. به طور كلي جهان در تحرك خواهد بود.
مهاجران به دلايل بيش از پيش پيچيده‌اي اقدام به عبور از مرزها مي‌كنند. چيني‌ها به توريسم روي مي‌آورند، در حالي كه آمريكايي‌ها سعي مي‌كنند در خانه بمانند چون از قيمت‌هاي عجيبي چون يك فنجان قهوه 8دلار در اروپا شوكه هستند.
البته پيش‌بيني آينده كاري پرخطر است و پيش‌بيني آينده و علم پيش‌بيني دشوارتر از هر زمان ديگري است. به عنوان مثال پيش‌بيني‌هايي مبني بر طلوع يك نسل جديد فضايي و گسترش جنگ‌ فرهنگ‌ها در خارج از آمريكا هنوز به قطعيت لازم نرسيده‌اند، اما اين روزها عدم قطعيت كامل به نظر دليلي بر تيزهوشي است و ريزبيني و نكته‌سنجي به روندي رايج تبديل شده است. همان طور كه هر ساله اكونوميست ادعا مي‌كرد، همه پيش‌بيني‌ها 100درصد درست درنمي‌آيند، اما دو چيز مسلم است؛ براي چيني‌ها سال 2008 سال موش خواهد بود و سازمان ملل قرار است اين سال را سال جهاني سيب‌زميني نامگذاري كند. جويدن سيب‌زميني توسط اين موش مبارك!

لباست را به شيطان مي فروشي؟
 

گرايش برخي جوانان به مد هاي غربي، آن هم از روي ظاهربيني و غفلت از معاني برخي مدل هاي مورد استفاده درمو و پوشاک، نشان دهنده فکر نکردن اين جوانان در مورد فلسفه ظهور چنين مد هايي است که عمدتا سرمايه داران يهود و آمريکايي از آن حمايت مي کنند تا جوانان را در غفلت و سطحي نگري نگه دارند.
هر قدم که درخيابان هاي شهر برمي داري پديده هاي جديدتري به چشمانت مي خورد و فکرمي کني که از خوابي چند ساله بيدار شدي و مثل اصحاب کهف با اين جامعه فاصله زيادي داري.
اين روزها برخي از جوانان جامعه که بخش بزرگي از جمعيت کشور را تشکيل مي دهند بدون توجه به عوامل دخيل، اقدام به پيروي از مد هاي غربي کرده و برخي از آن ها حتي بي خبر از فلسفه بوجود آمدن اين مدها تنها به لحاظ ظاهربيني از آن استفاده مي کنند.
براي مثال مي توان استفاده از لباس هايي که نماد شيطان پرستي برروي آن ها نقش بسته و يا آرايش موهاي خود به مدل هايي که مخصوص هم جنس بازان غربي است و جوانان ما تنها صورت زيباي آن مدل را در نظرمي گيرند بدون اينکه به هجمه اين بي فرهنگي توجه داشته باشند را مطرح کرد .
شيطان پرستي پديده اي است که در قرن 19 در انگلستان تاسيس شد و سرمايه داران يهود و آمريکايي از آن حمايت مي کنند، استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسي، کار روزانه شيطان پرستان است.
رپ(Rap) و هوي متال (Heavymetal) نيز طرفداران زيادي بين نوجوانان پيدا کرده است. رپ از اصلي ترين سبک هاي موسيقي است که در آن از رکيک ترين الفاظ استفاده مي شود و شنونده را به پرخاشگري، خشونت، وحشت، بي نظمي، مرگ، درد، سرعت و وهم دعوت مي کند.
جواناني که از اين گروه ها تقليد مي کنند لباس و مدهاي خود را به شکل افراد اين گروه ها در مي آورند.
به گفته خود اين جوانان بعضي ازمدل هاي مو عبارتند از: تن تني، ميکروبي، تيفوسي، تاج خروسي، دم اردکي، آناناسي، فشن (Fashion) و سيخ تو پيريز!
مصطفي 20 سال دارد و دانشجوي رشته اقتصاد است. او در مورد مد مو مي گويد: "الان موي کوتاه مده اول حجم مو رو کم مي کنن که وقتي مو ميره بالا خودش سيخ مي ايسته يه خورده هم جلوش رو ميدن پائين روي پيشوني".
وي اضافه مي کند: "سال گذشته مو را بلند مي گذاشتن و کلاً به حالت سيخ رو به بالا در مي آوردن. افرادي که الان اينجورين زياد روي مد نيستن".
مصطفي در مورد هزينه هفتگي که براي آرايش مو پرداخت مي کند مي گويد: "بستگي داره که تو يک هفته چند بار بيرون برم يا چند بار با دوستان جنس مخالف قرار داشته باشم يا چند بار مهموني و پارتي برم. ولي به طور متوسط الان که دانشگاه مي رم و زياد وقت ندارم دو تا سه بار در هفته مي رم آرايشگاه ، تابستون هم که بيشتر پارتي مي رم و با آنها قرار مي زارم چهار تا پنج بار در هفته. هر بار فقط براي حالت دادن و اتو کشيدن و چسب زدن پنج هزار تومن هزينه مي کنم. براي کوتاه کردن هم هشت تا 9 هزار تومن که روي هم 14 تا 15 هزار تومن ميشه. البته در طول ماه دو تا سه بار کوتاه مي کنم".
اين جوان براي درست کردن ابرو که شامل برداشتن زير و بالاي ابرو و کشيدن خط ابرو است دو تا سه هزار تومان پرداخت مي کند. او در خصوص مدل مو مي گويد: "آرايشگاه ها ژورنال هايي دارن و مدل هاشون رو از ماهواره در مي آرن ولي من هر مدلي که بهم بياد مي زنم".
مصطفي در خصوص رفتار والدين خود مي گويد: "توي خونه سعي مي کنم که منو اينطوري نبينن. مثلاً سعي مي کنم طوري ابرو بردارم که معلوم نشه. اگه هم معلوم بشه زياد حساسيت نشون نمي دن ولي به مو حساس هستن، وقتي مي خوام برم خونه موهام رو مي شورم که معلوم نشه".
او در خصوص انگيزه اش از اين کار و ميزان بها دادن به امور ديگر (مثلاً درس خواندن) مي گويد:"وقتي مي رم تو خيابون ومي بينم که اکثر جوونها اين شکلي هستن و طالب بيشتري دارم و اينطوري مي پسندن، خب منم موهام رو اينطوري مي زنم. ولي درس رو يه جوري پاس مي کنم ديگه...".
آرش يکي ديگر از جوانان تهراني که 20 سال دارد و در رشته صنايع غذايي تحصيل مي کند در مقايسه با مصطفي کمتر به آرايشگاه مراجعه مي کند. او در ماه چهار بار مراجعه مي کند و هر بار 15 هزار تومان براي آرايش موهاي خود مي پردازد ولي با اين حار هر دفعه که بخواهد به مهماني برود مجبور است به آرايشگاه هم سري بزند. آرش در خصوص مدل مو مي گويد: "خود آرايشگرها ژورنال دارن و ژورنال ها هم طوري هستند که همون افرادي که توي ماهواره هستند توي ژورنال هم عکسشون هست. حتي تو ژورنال ها عکس آدم هاي معروفي مثل ديويد بکام هم هست. ما هم مدل انتخابي رو نشون مي ديم و آرايشگر هم طبق همون مدل موها رو مي زنن".
از آرش در خصوص زير ابرو برداشتن مي پرسم. او مي گويد: "زير ابرو و روي ابرو بر مي دارم. خط ابروهم مي کشم".
وقتي مي پرسم که چرا اين طور مي گردي؟ مي گويد:"من موسيقي رپ و متاليکا رو دوست دارم. اونا تيپاشون اينجوريه، منم دوست دارم مثل اونا باشم. هم لباس هام و هم وضع ظاهريم مثل اونا مي خوام باشه".
دکتر سعيد اسلامي جامعه شناس است و در اين باره مي گويد: انجام اين کار براي جوانان با انگيزه هاي متفاوتي مي تواند باشد. يعني مي تواند فردي باشد و يا اجتماعي و فرهنگي.
وي مي افزايد: اين پديده منحصر به کشور خاصي نيست بلکه در سراسر دنيا چه در شرق و چه در غرب گسترش پيدا کرده است.
اسلامي در خصوص آسيب هاي اين رفتار مي گويد: آسيب ها بستگي به نوع تهديد دارد.
اگر اين پديده هدايت شده باشد مي تواند آسيب زا باشد در غير اين صورت تنها مي تواند آسيب هاي فردي داشته باشد و آسيب اجتماعي چنداني نخواهد داشت.
وي در خصوص آسيب هاي اجتماعي گفت: آسيب هاي اجتماعي که اين پديده مي تواند داشته باشد اين است که اين کار به صورت زنجير وار ادامه پيدا مي کند و نوجوانان ديگرازاين افراد تقليد مي کنند. به همين صورت نسل به نسل ادامه مي يابد و در دوره هاي مختلف اين کار ادامه مي يابد و محوريت پيدا مي کند و به جاي اين که الگوي مناسبي براي جوانان و نوجوانان داشته باشيم اين رفتار براي آنها الگو مي شود.
اسلامي در ادامه مي گويد: مسئله بعدي براي خود فرد است و آن انرژي و هزينه مالي است که اين افراد براي مدل مو و لباس صرف مي کنند. اين رفتار در بين اقشار مختلف مردم وجود دارد و نوجوانان که از وضعيت مالي مناسبي برخوردار نيستند دچار ناهنجاري مالي مي شوند و براي پاسخ به اين ناهنجاري به دنبال دزدي و... مي روند. از طرفي از سوي جامعه و نگاه مردم ترد شده و دچار گوشه گيري مي شوند که در نتيجه افراد انزوا طلب شده و در نهايت اجتماع پذيري اين افراد دچار مشکل مي شود.
دکتر اقليما نيز در اين باره مي گويد: بايد از اين افراد پرسيد که اين آرايش و هزينه کردن ها چه سودي دارد وآيا با فکر کردن دست به اين کار مي زنند يا نه؟
او ادامه داد:اگر دليل آن ها اين بود که همه اين کار را انجام مي دهند پس ما هم انجام مي دهيم نتيجه بي فکري و تقليد است و خانواده ها مسئول هستند زيرا که آن ها را راهنمايي نکرده اند.

مردی با پوست آبی
 

آقای پل کاراسون PAUL Karason اخیرا توجه رسانه‌های بزرگ را به خود جلب کرده است، علت این توجه ناگهانی به این مرد 57 ساله، پوست آبی‌رنگ بدن او است.
14 سال پیش، کاراسون دچار درماتیت یعنی التهاب و قرمزی و خارش پوست بدن شده بود. اما او به جای مراجعه به پزشک، شروع به خوددرمانی کرد و از نقره کلوئیدی برای درمان بیماری‌اش استفاده کرد. او هم نقره کلوئیدی را می‌خورد و هم آن را به صورت موضعی را پوست بدنش می‌مالید.
مصرف این دارو به صورت تدریجی باعث تغییر رنگ پوست آقای کارسون شد، این تغییر رنگ آنقدر تدریجی بود که خود و اطرافیانش تا مدت‌ها متوجه آن نشده بودند. تا اینکه دوستانی که چند ماه او را ندیده بودند، متوجه تغییر رنگ شدند و از کاراسون پرسیدند که چه بر سر خود آورده است.
http://www.1pezeshk.com/archives/0,,5811028,00.jpg
تا قبل از سال 1938، پزشکان به صورت گسترده‌ای از نقره کلوئیدی به عنوان یک آنتی‌بیوتیک استفاده می‌کردند. شرکت‌های داروسازی تحت نام‌های مختلفی نقره کلوئیدی را راهی بازار می‌کردند. ولی به سبب گرانی این دارو و همچنین کشف آنتی‌بیوتیک‌های سریع‌الاثر و ارزانی مانند پنی‌سیلین رفته‌رفته استفاده از این دارو متوقف شد.
البته هنوز از نیترات نقره برای پیشگیری از عفونت چشم نوزادان استفاده می‌شود. همچنین کرم‌های حاوی نقره برای درمان زخم‌های سوختگی از یک صده پیش مورد استفاده قرار می‌گیرند.
نقره کلوئیدی با جلوگیری از عملکرد آنزیم‌های و پروتئینهای لازم برای ساخته شدن ATP در باکتری‌ها، باعث باکتری‌کشی می‌شود.
سازمان غذا و داوری آمریکا FDA، نقره کلوئیدی را در درمان هیچ بیماری‌ای مؤثر ندانسته است و آن را تأیید نکرده است. مصرف نقره کلوئیدی می تواند آثار جانبی زیادی در بر داشته باشد:
- ARGYRIA: تغییر رنگ برگشت‌ناپذیر پوست، پوست به رنگ خاکستری مایل به آبی درمی‌آید. آقای کاراسون به همین عارضه مبتلا شده است. تصور می‌رود این بیماری دائمی و برگشت‌ناپذیر باشد، هرچند درمان با لیزر می‌تواند در درمان آن کمک‌کننده باشد. نام این بیماری از کلکه یونانی argyros که به معنی نقره است، ‌گرفته شده است.
- تشنج و مشکلات نورولوژیک
- بیماری کلیه
- سوء هضم
- سر درد
- خستگی
- التهاب پوست
آقای کاراسون که اخیرا از «ارگان» به کالیفرنیا مهاجرت کرده است، می‌گوید که زندگی با پوست آبی آسان نیست. او مجبور است تا جایی که می‌تواند، از حضور در اماکن عمومی خودداری کند.
منبع: دیلی‌تلگراف و ویکی‌پدیا

شغل دوم 60 چهره‌ مشهور ایرانی
 

چهره‌های مشهور سینما و تلویزیون و خوانندگان و ورزش‌کارهای معروف در کنار کار در رشته‌ای که به آن شناخته شده‌اند، حرفه‌های دیگری را هم تجربه می‌کنند؛ از قبیل:

1- محمدرضا گلزار --- کلوب زیبایی

2- بهرام رادان --- کافی شاپ

3- پرویز پرستویی --- کارمند دادگستری (قبلاً)

4- پژمان بازغی --- فروش اقساطی خودرو

5- رضا صادقی --- کافی شاپ

6- علی لهراسبی --- تبلیغات

7- تهمینه میلانی --- معماری داخلی

8- قاسم افشار --- آهن فروشی

9- رضا کیانیان --- مجسمه سازی

10-حسین زمان --- استاد دانشگاه

11- یوسف تیموری --- فروشگاه لوستر فروشی


12- مهتاب کرامتی --- مزون لباس

13- محمد سلوکی --- پیک موتوری و نمایندگی پارس

14- نیما مسیحا --- کارخانه تولید واکس

15- فتحعلی اویسی --- کارمند شبکه اول سیما (قبلاً)

16- لیلا حاتمی --- کافی شاپ

17- محمود شهریاری --- فروش اشیاء عتیقه (قبلاً)

18- بهنوش بختیاری --- منشی صحنه

19- ساعد هدایتی --- کارمند بیمارستان

20- رضا رشیدپور --- محاسبات ساختمانی

21- امین تارخ --- آموزشگاه بازیگری

22- سید محمد حسینی --- معاملات املاک در امارات

23- بهرام شفیعی --- ساخت و ساز

24- مریلا زارعی --- تجارت

25- سیدجواد یحیوی--- کشت گندم

26- علیرضا دبیر --- فروشگاه شکلات

27- رامبد جوان --- تبلیغات

28- مانی رهنما ---- تدریس آواز و مربی دوچرخه سواری

29- مریم کاویانی --- پرستار

30- نیکی کریمی --- مترجم

31- شبنم قلی‌خانی --- مدرس دانشگاه

32- مرتضی حیدری --- سهامدار بانک

33-هرمز شجاعی مهر – سردبیر خانواده سبز

34- سیدمحمدرضا حسینیان --- سردبیر زندگی ایده‌آل

35- لاله صبوری --- مدیر رستوران (قبلاً)

36- حمید غلامعلی --- کارمند بانک

37- رضا عطاران --- آتلیه عکاسی

38- مجید اخشابی --- استودیوی تولید موسیقی

39- مهرداد میناوند --- معاملات املاک در امارات

40- بهاره رهنما --- نویسنده

41- حسین رفیعی --- آتلیه نقاشی

42- محمد نصرتی --- فروشگاه لوازم صوتی و تصویری

43- پوریا پورسرخ --- طراحی فضای سبز

44- شاهین آرین --- تالار پذیرایی

45- سپند و کمند امیرسلیمانی --- آتلیه عکاسی

46- حسن جوهرچی--- تبلیغات

47- علی دهکردی --- دفتر فیلمسازی

48- حمید استیلی --- بوتیک

49- محمدرضا فروتن --- دفتر طراحی داخلی

50- امیر تاجیک --- مهندسی بدنه هواپیما (قبلاً)

51- سید جواد هاشمی --- معلم

52- مریم امیرجلالی --- حسابدار

53- کریم باقری --- نمایشگاه اتومبیل

54- علی مصفا --- کافی‌شاپ

55- مرجان شیرمحمدی --- نویسنده

56- مسعود کیمیایی --- مدرسه فیلمسازی

57- حمید خندان --- کافی شاپ

58- داریوش مهرجویی --- مترجم

59- علیرضا افتخاری --- ساخت و ساز

60- اندیشه فولادوند --- تجارت

61- خشایار اعتمادی --- ساخت و ساز

62- نگار جواهریان --- روزنامه‌نگار

63- لاله اسکندری --- صنایع دستی

64- افشین یداللهی --- روانپزشک

65- گلاب آدینه --- کلاس بازیگری

66- محمد اصفهانی --- ساخت و ساز

ده خبر فراموش شده سال ۲۰۰۷
 

در سال 2007 شاید افزایش نیروهای آمریکا در عراق و هرج‌ومرج در پاکستان خبرساز بودند، اما خبرهایی هم وجود داشت که از دید رادارها مخفی ماند. از افزایش روبات‌های جنگنده تا سکوت خبری درباره اسامه بن لادن.


جنگ اینترنتی آغاز شد
سال 2007 به عنوان سال شروع جنگ اینترنتی یا سایبروار در خاطره‌ها باقی خواهد ماند. اواخر آوریل حملاتی از روسیه، کامپیوترهای بانک‌ها، پلیس و نهادهای دولتی در استونی را مختل کرد.
در ماه ژوئن هم مقامات پنتاگون، ارتش چین را متهم کرد کامپیوترهای مشاوران رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا را هک [دسترسی غیرمجاز و بدون اطلاع به کامپیوتر] کرده‌اند. اواخر سال 2007 هم MI5 یا همان سرویس جاسوسی بریتانیا به شرکت‌های اقتصادی چند ملیتی هشدار داد که ارتش چین به اطلاعات این کمپانی‌ها از طریق نفوذ کامپیوتری دست پیدا کرده است. همین رویدادها باعث شده نیروی هوایی آمریکا مرکز جدید فرماندهی موسوم به سایبرسپیس راه‌اندازی کند که در اکتبر 2009 عملیاتی خواهد شد.
آمریکا خود را برای مقابله با تهدید چین و روسیه آماده مي‌کند. 20 سال بعد از پیدایش اینترنت اکنون انقلاب دیگری در حوزه شبکه‌های اینترنتی در راه است. چون معمولا پروژه‌های عظیم و پرهزینه ابتدا در حوزه نظامی سرمایه‌گذاری مي‌شوند.
مرز بین آمریکا و مکزیک نصف شد
مجله نشنال دیفنس گزارش داد دیوار دو لایه 700 مایلی که برای مرز آمریکا و مکزیک در نظر گرفته شد فقط به‌اندازه 370 مایل کارایی دارد؛ چون بودجه‌ای که کنگره آمریکا برای آن در نظر گرفته بیشتر از این کفاف نمي‌دهد. قرار است 330 مایل باقی مانده با رادار و وسایل گشت زنی محافظت شود و در حقیقت مرز مجازی است. این در حالی است که مرز بین این دو کشور 1933 مایل است.


هیچ خبری از اسامه نیست
پايیز 2004 پیش از آخرین حمله نیروهای آمریکا به پایگاه شورشیان و ناراضیان در فلوجه، 26‌نفر از روحانیون عربستان سعودی فتوا دادند که حمله به سربازان آمریکایی واجب است. مهم‌ترین این روحانیون سلمان‌الاودح است که روزگاری از مدرسان اسامه بن لادن بود. ماه سپتامبر وی به شاگرد خود پشت کرد و در ماه رمضان به شدت به انتقاد از بن لادن پرداخت. در سخنرانی خود این سوال را مطرح کرد که چقدر پیر و کودک به نام القاعده باید جان خود را از دست بدهند. عرب نیوز این سخنرانی را ضربه‌ای به مواضع القاعده و بن لادن توصیف کرد. همین مساله موجب اختلاف نظر بین مردم شد. بعضی به دفاع و بعضی به تقبیح وی پرداختند.به هر حال مهم‌ترین پیام این رویداد این است که اعتقاد و ایمان به جهاد کاهش چشمگیری پیدا کرده است.


در خدمت نیروی دریایی عراق
اکثر نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا روی این موضوع مانور کرده‌اند که قرار نیست ایالات‌متحده به شکل دائم در عراق باقی بماند. اما سیاستمداران هرچه بگویند پنتاگون کار خود را ادامه خواهد داد و به محافظت از منافع آمریکا در میادین نفتی عراق خواهد پراخت.
در ماه نوامبر 2007، نیروی دریایی آمریکا مراسم افتتاح پایگاه نظامی در پایانه نفتی خورالمیاه خلیج فارس را برگزار کرد.
این پایانه به همراه پایانه بصره، سکوهای حیاتی برای اقتصاد جهانی به حساب مي‌آیند. محاسبات نشان مي‌دهد که این دو پایانه ظرفیت جوابگویی به ده درصد از نیاز جهانی به نفت را دارا هستند. اگر قرار باشد آمریکا محافظت از این پایانه‌ها را زمانی به نیروی دریایی عراق بسپارد که قابلیت لازم در آن فراهم آمده باشد به این زودی نباید منتظر خروج آمریکا از عراق بود.


کوبایی‌ها مي‌روند
اکثر رسانه‌ها روی سلامت فیدل کاسترو رهبر دیرپا و قدیمی کوبا متمرکز شده‌اند، اما هیچ یک به موضوع افزایش فرار کوبایی‌ها از این کشور به ایالات‌متحده نمي‌پردازند.
براساس آمار موسسه مطالعات کوبایی‌های آمریکا در دانشگاه میامی، بین سال 2006 تا آخر 2007 حدود 77هزار کوبایی از مرز کوبا گذشته و به ایالات‌متحده مهاجرت کرده‌اند. یعنی تعداد متواریان و پناهندگان به دو برابر سال 1994 رسیده است. این در حالی است که در آن سال کاسترو بنادر را باز گذاشت تا هر که طاقت سیاست‌های او را ندارد از کوبا برود.
با همین روند اگر محاسبه شود در دهه گذشته بیش از 267‌هزار کوبایی کشور خود را ترک گفته‌اند. این در مقایسه با سایر دهه‌هایی که کاسترو راس قدرت بوده از همه بیشتر است.کاسترو از سال 1959 قدرت در کوبا را به دست گرفت. فرار مردم کوبا مانند گذشته به خاطر مسائل سیاسی و تعقیب مخالفان نیست و حتی وضع اقتصادی این کشور به شدت رو به رشد است و سال گذشته رشد تولید ناخالص داخلی بیش از 11‌درصد بوده است. اما این درآمد به اشتغالزایی نینجامیده و جوانان را سرخورده کرده است.دیگر شاهد صحنه آویزان شدن مشتاقان مهاجرت به موانع ورود به فلوریدا نیستیم. چون کوبایی‌ها اکنون به مهاجرت غیرقانونی و قاچاقی روی آورده‌اند.


غلاتی که پروتئین انسانی مي‌سازند
به زودی برنج‌هایی در آمریکا عرضه مي‌شوند که پروتئین‌های انسانی مي‌سازند.
ماه مه 2007، وزارت کشاورزی ایالات‌متحده به شرکت ونتریا اجازه کشت 3200‌هکتار زمین با بذر ویژه برنج را داده که مي‌تواند پروتئین‌هایی تولید کند که در شیر آدمیزاد به طور طبیعی یافت مي‌شود.
در صورت به بازار آمدن این برنج امکان درمان نوعی اسهال که بیش از سه میلیون کودک را در سراسر جهان به کام مرگ مي‌برد به وجود خواهد آمد. خریدار محصولات این شرکت احتمالا سازمان‌های امداد و نجات در سراسر دنیا خواهند بود و چون برنج غذا به حساب مي‌آید نیاز به گذراندن تست‌های مربوط به داروهای کشف شده را ندارد. اولین محصولات این شرکت در سال 2008 به بازار عرضه خواهد شد.


رهبر نظامیان تایلند به خود ترفیع داد
بعد از کودتای بدون خونریزی در شهریور 2006 ژنرال‌های تایلندی اولویت‌های خود را بازشناختند و اکنون بی‌مهابا به خود ترفیع مي‌دهند. سال 2007 بودجه نظامی در تایلند 66‌درصد افزایش یافت. در سال 2008 به 5‌میلیارد دلار در سال مي‌رسد.
رهبر نظامیان یا همان خونتا مدعی است که فقط در حال نوسازی تجهیزات برای مقابله با مسلمانان جدايی‌طلب در جنوب این کشور است. اما در فهرست خرید آنان یک زیردریایی روسی، موشک زمین به زمین چینی و یک میلیارد دلار برای خرید چند جنگنده سوئدی است. تا جایی که به سرکوب شورشیان داخلی مربوط مي‌شود سلاح‌های نامبرده کاربردی ندارند.
از وقتی حکومت جدید بعد از کودتا تشکیل شده فقط چین 40‌میلیون دلار به تایلند کمک نظامی کرده است. رابطه چین و تایلند هیچ زمان به این خوبی نبوده است.


تب دنگ بیداد مي‌کند
همه مي‌دانند پدیده گرمایش زمین خطرهای پیش‌بینی نشده‌ای به همراه دارد. از حالا افزایش شیوع بیماری ویروسی تب دنگ را هم به آن بیفزایید.
این بیماری درد طاقت فرسایی در ناحیه مفاصل ایجاد مي‌کند. امسال یکی از بدترین سال‌های شیوع بیماری‌های قابل‌انتقال از طریق پشه است.
تب دنگ که «بیماری استخوان‌شکن» هم نام دارد، در فرم ملایمش فقط علائم شبیه به آنفلوآنزا را بروز مي‌دهد. اما 5 درصد مبتلایان به خونریزی‌های داخلی دچار مي‌شوند.امسال این بیماری بیشتر در آمریکای لاتین و جنوب شرقی آسیا مشاهده شده است. در آمریکای لاتین تعداد مبتلایان در سال 2007 به یک میلیون رسید و در پاراگوئه وضعیت فوق‌العاده اعلام شد.
تا ماه اکتبر هم 183 نفر از این بیماری جان باختند. در اندونزی 123‌هزار و 500 مورد گزارش شد. از این تعداد تا ماه اکتبر 1250 نفر درگذشتند.


یهودیان آمریکایی از اسرائیل رویگردان شدند
در ماه شهریور کتاب جنجالی استفن والت و جان میرشایمر، تحت عنوان لابی اسرائیل، سر از کتاب فروشی‌ها درآورد.
این کتاب این گونه بیان مي‌کند که هواداران اسرائیل بیش از حد در سیاست خارجی آمریکا نفوذ دارند و به طور دائمی به نفع اسرائیل لابی مي‌کنند.
هم‌زمان با انتشار این کتاب، مطالعه‌ای که زیاد هم مورد توجه قرار نگرفت نشان داد یهودیان جوان آمریکایی مانند گذشته از اسرائیل دفاع نمي‌کنند. با همین روند اگر پیش برود بعد از مدتی بی تفاوت خواهند شد و بعد از آن حتی ممکن است احساس بیگانگی هم به آنان دست دهد.
در گردآوری این اطلاعات استیون کوهن از دانشکده هیبرو یونین و آری وای. کلمن از دانشگاه کالیفرنیا هم مشارکت داشتند.
براساس نظرسنجی کتبی از 1704 نفر از یهودیان غیرارتدوکس آمریکایی زیر 35 سال فقط 48‌درصد نابودی اسرائیل را تراژدی تلقی نمي‌کنند در حالی که 77 درصد از 65 سال به بالا نابودی اسرائیل را برای خودشان تراژدی تلقی مي‌کنند.
فقط 54‌درصد از زیر 35‌ساله‌ها از ایجاد کشور یهودی ابراز خوشنودی مي‌کنند که این رقم در افراد مسن تر به 81‌درصد مي‌رسد.


روبات‌های مسلح به میدان جنگ در عراق مي‌آیند
آمریکایی‌ها تا به امروز از روبات برای جارو کردن منزل و چمن‌زنی و ساختن اتومبیل استفاده مي‌کردند، اکنون مي‌خواهند روبات‌ها را به جنگ بفرستند.
در ماه ژوئن سال 2007 ارتش آمریکا برای اولین بار از روبات مسلح در جنگ عراق استفاده کرد و فصلی نو را در جنگ مدرن آغاز کرد. تا به حال بیشتر از روبات برای خنثی کردن بمب و پاک کردن میدان مین استفاده مي‌شد یا حداکثر در عملیات گشت و نجات مورد استفاده قرار مي‌گرفت. اما اکنون روبات‌های موسوم به سوردز- با معنی تحت‌الفظی شمشیر- به بازار آمده که تفاوتش با روبات‌های قدیمی در این است که به تیربار M249 مجهز است.
قیمت این روبات 250هزار دلار است. این روبات‌ها در جایی به خدمت گرفته مي‌شوند که جان سربازان به شدت در خطر باشد.
آمریکا بین سال 2006 تا 2012 بیش از 7/1میلیارد دلار صرف روبات نظامی خواهد کرد. هنوز هم مهم‌ترین سوال درباره به‌کارگیری روبات‌ها در جنگ این است که اگر از کنترل خارج شوند مسوولیت آن را چه کسی به عهده خواهد گرفت.

دختر 4 ساله‌ای که فقط با حیوانات حرف می‌زند
 

رز ویلکوک" دختر 4 ساله‌ای است که هنوز نتوانسته است کلمه‌ای با والدینش صحبت کند اما در عوض می‌تواند ساعت ها با حیوانات ارتباط برقرار کند. http://www.hamshahrionline.ir/images...kanimal-es.jpg
زمانی که والدین انگلیسی رز متوجه شدند که کودکشان به دلیل نامعلومی زبان باز نمی‌کند به پیشنهاد یک روانشناس او را به یک مزرعه بردند تا به حیوانات نزدیک شود و شاید تحت تاثیر قرار بگیرد.
این سفر به مزرعه والدین رز را متوجه کرد که او می‌تواند در کنار حیوانات مختلف از خود عکس العمل نشان دهد و در واقع با آنها ارتباط برقرار کند.
ظاهرا رز زمانی که در کنار یک گاو ایستاده بود برای اولین بار از خود صدایی تولید کرد که می‌تواند نشانه‌ای از بهبودی او باشد و در عین حال قابلیت برقراری ارتباط او با حیوانات را نشان دهد.
http://www.hamshahrionline.ir/images...nimal-1-es.jpg
پدر و مادر رز به توصیه پزشکان او را به آمریکا منتقل خواهند کرد تا با شنا در کنار دلفین‌ها وضعیت او رو به بهبود رود.

دزد واقعا بدشانس
 

مراقب کیف‌قاپ‌ها باشیم
 

کیف دزدی یکی از شایع ترین انواع دزدی ها در جهان است.
آنها با چنان مهارتی این کار را انجام می دهند که شما پس از متوجه شدن ماجرا و از دست دادن اموالتان باید ساعت‌ها فکر کنید تا بفهمید کی و کجا این بلا سرتان آمده است.
کیف قاپ می تواند بدون آنکه اسلحه ای در دست بگیرد با استفاده از بی توجهی شما کیف پولتان را بردارد و براحتی از محل دور شود. بدترین اتفاق زمانی می افتد که شما در حال سفر باشید. او می تواند پولها و کارتهای اعتباری شما را بردارد و سفر را برایتان تلخ کند و مطمئن باشید امکان دنبال کردن و گرفتن دزد در جایی که شما غریبه اید بسیار کم است.
راه‌های مختلفی در سراسر جهان برای دزدیدن کیف‌های پول بکار گرفته می شود که راحتترین آنها این است که دزد بدون آنکه از شیوه ای عجیب و یا وسیله ای استفاده کند براحتی دست در جیب و یا کیفتان می کند و پولها و یا کیف پولتان را بر می دارد.
بهترین زمان برای دزدیدن پول با این روشها زمانی است که شما در انتظار هواپیما یا اتوبوس به خواب رفته اید و وسایل تان را بدون دقت رها کرده اید یا وقتی که دانش آموزان یا دانشجویان در محلهای شلوغ گرم صحبت می شوند و این امکان را برای دزد فراهم می آورند.
بیرون آوردن کیف پول از داخل کیف های دستی روش دیگر کیف دزدهاست که وقت بیشتر و خطر بیشتری می طلبد.فردی که قصد دزدی دارد می بایست به کیف شما که احتمالا در دستان یا بر روی شانه شماست نزدیک شود و این خطر بزرگی است.
پس بهترین کار آن است که هر گونه تماس میان دزد و شخص مورد نظر دیده نشود و این کار کاملا پنهانی صورت بگیرد.
زمانی که شما در مترو و یا ایستگاه های دیگر هستید معمولا بخاطر ازدحام مردم فشارهای مختلف و لمس شدن کیفتان برایتان عادی است پس این بهترین فرصت است که کیف قاپ به مقصودش برسد. به یاد داشته باشید که این افراد معمولا برای اینکه دستهایشان هنگام دزدی دیده نشود یک روزنامه یا مجله و یا کت و لباس بدست می گیرند.
یکی از روشهای تیم های دزدی روش ساندویچ است. آنها از جلو و عقب شما را دنبال می کنند و در یک لحظه کسی که جلوی شما راه می رفته است بطور ناگهانی می ایستد تا شما به او برخورد کنید.
شخص دیگری هم که پشت سرتان است خودش را به شما می کوبد تا شما کاملا دست پاچه شوید و بخاطر این حادثه دست و پایتان را گم کنید.
http://www.mobin-group.com/image/reg...1323474691.jpgدر حالی که شما مشغول غذرخواهی از فردی که جلوی شما بوده و با او برخورد کرده اید هستید شخص پشت سرتان براحتی دست در کیفتان کرده و پولهایتان را می دزدد، در حالی که شما متوجه هیچ اتفاقی نشده اید.
در این روش از "حواس پرتی " شما استفاده می شود. در واقع ثابت شده است که زمانی که انسانها فکرشان ناگهان به موضوعی مشغول شود دیگر موضوعات همچون مراقبت از کیف هایشان را فراموش می کنند.
در استفاده از این خصوصیت انسان دزدها از روشهای بسیار متنوعی می توانند استفاده کنند. آنها دعوای ساختگی درست می کنند و شما در حالی که دارید میانجیگری می کنید توسط افراد دیگر تیم مورد سرقت واقع می شوید و یا اینکه کودکی با نشان دادن نقاشی اش حواستان را پرت کرده و دیگر دوستانش از پشت سر کیفتان را بر می دارند.
روش دیگر کیف قاپها برانگیختن احساس" دلسوزی" شماست. آنها با انداختن وسایلشان روی زمین احساس دلسوزیتان برای کمک به آنها را بر می انگیزند و درست زمانی که شما در حال کمک هستید و توجهتان به کیفتان کم شده است فرد دیگر گروه سراغ کیفتان می رود.
حتی وقتی شما در استخر و یا دریا مشغول شنا هستید یکی از اعضا خودش را به غرق شدن می زند و وقتی برای کمک به او وسایلتان را ترک می کنید عضو دیگر براحتی کیفتان را خالی می کند و یا و سایلتان را بر می دارد پس مراقب فیلم هایی که دزدها برایتان بازی می کنند باشید.ممکن است شما در مترو و یا خیابان شلوغی در حال راه رفتن باشید و یکی از اعضای تیم دزدی فریاد بزند کیفم را دزدیدند. شما ناخود آگاه توجهتان به پولهایتان جلب می شود و دستتان را برای لمس کردن کیفتان به جیب می برید. این بهترین کار برای یک دزد است زیرا او دیگر دقیقا می داند که در کدام جیب شما اشیاء قیمتی تان قرار دارد.
آنها اکثر اوقات حوالی دستگاه های خود پرداز پول داخل خیابانها نیز می ایستند تا محل پولهایتان را بهتر شناسایی کنند. آنها روشهای متعددی برای برداشتن پولهایتان دارند که مطمئنا دانستن و آگاهی از همه آنها در یک زمان کار آسانی نیست. اما راه هایی وجود دارد که می توانید کارشان را سختتر کنید:
- راحتترین محل برای برداشتن کیف پولتان جیب عقب شلوارتان است. هرگز کیف پولتان را در آن جیب قرار ندهید. می توانید از جیبهای جلو استفاده کنید اما باز هم بدانید که از خطر دزدی مصون نیستید. بهترین کار انداختن یک کیف کوچک بند دار زیر پیراهنتان است.
با گذاشتن پولهایتان در آن محل آرامش بیشتری دارید. دزدها عموما توجه شان به کول پشتی ها و کیفهای زنانه نیز جلب می شود. سعی کنید اشیاء قیمتی خود را در آنها نگذارید و یا در حال راه رفتن کیفتان را کنار پهلویتان نگه دارید و دستتان را نیز روی آن بگذارید.
مهم است که شما در حال راه رفتن طوری وانمود کنید که مقصدتان کاملا مشخص است. دزدها منتظر افرادی هستند که به نظر می رسد گیج شده و مقصدشان را گم کرده باشند.
اگر شما طوری رفتار کنید که آنها شما را به عنوان طعمه انتخاب نکنند بزرگترین خدمت را به خود کرده اید زیرا آنها هرگز نمی خواهند طرف کسی بروند که به نظر می رسد برای آنان مشکل ساز خواهد شد.
سعی کنید هرگز تمام پولها یا اشیائ قیمتی تان را در یک جا قرار ندهید که اگر مورد دزدی واقع شدید همه چیزتان را از دست ندهید. نوشتن شماره کارتهای اعتباری و یا تراول چکها کار بسیار مفیدی است. هرگز رمز کارتهای اعتباریتان را با خود حمل نکنید و آنها را در محلی امن نگهداری کنید.
اگر در سفر هستید به خصوص در خارج از کشورتان همیشه گذرنامه تان را در هتل یا محل مطمئن اقامتتان نگه دارید.
اگر مجبور به حمل آنها هستید حتما شماره گذرنامه تان را در هتل داشته باشید و کپی آن را به دوستان یا اعضای خانواده در کشور خودتان بدهید که در صورت دزدیده شدن گذرنامه تان امکان "فکس" شدن آن برایتان وجود داشته باشد و در آن کشور بدون گذرنامه روزهای متمادی گرفتار نشوید.
اگر در کشور خود یا در مسافرت متوجه شدید که گذرنامه یا کارتهای اعتباریتان گم شده اند فورا با بانک خود تماس گرفته و حساب را مسدود کنید و شکایتی را در مرکز پلیس به ثبت برسانید.
ممکن است با دزدیده شدن شناسنامه یا کارت ملی شما دزدان بخواهند با استفاده از کارتهایتان کارهای خلافشان را انجام دهند پس فورا گزارش گم شدن آنها را به پلیس و همچنین مراکز ثبت بدهید.
به یاد داشته باشید که در تمام کشورهای جهان کیف دزدها وجود دارند پس کاری که شما می توانید انجام دهید آن است که با هوشیاری و دقت خود را از خطر طعمه شدن دور نگه دارید.