شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
مگر یک دم براسایم زدنیا وشر وشورش |
شکسته دار به در گاهت آمدم که طبیب
به مومیایی لطف توام نشانی داد |
چیزی که من مینویسم شعر اما یه چیز تازست تا یک نو اوری هم شده باشه تو این تاپیک.در حقیقت شعر نو کردی که در مجالس هل پرگه کاربردی رایج داره:
شاواز شاواز پی سی سیتی هوا خوی نمرید کاربریل فعال |
طنز بود قشنگ بود دستت درد نکنه
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح داغ دل بود به امید دوا بازآمد لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم |
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بی گنهند |
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند |
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا |
ای که بوی باران شکفته در هوایت
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت |
تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی |
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است |
اکنون ساعت 08:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)