غم
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید |
ماه
اي فروغ ماه حسن از روي رخشان شما آب روي خوبي از چاه زنخدان شما |
ماه
چراغ و چشم آسمان ! ستاره ها تو - ماه تو پس از تو تار می شود شب تمام خانه ها |
چشم
یک چشم من اندر غم دلدار گریست چم دگرو حسود بود و نگریست چون روز وصال آمد اورا بستم گفتم نگریستی نباید نگریست |
وصال وصال او ز عمر جاودان به خداوندا مرا آن ده که آن به به شمشيرم زد و با کس نگفتم که راز دوست از دشمن نهان به |
شمشير
زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد |
غم غم غريبی و غربت چو بر نمیتابم به شهر خود روم و شهريار خود باشم ز محرمان سراپرده وصال شوم ز بندگان خداوندگار خود باشم |
شهريار من مرا پابست هجران کرد و رفت
شهر را بر من ز هجر خويش زندان کرد و رفت |
هجران
ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن |
نالان
منم آن قمري نالان که از بس سنگ بيدادم زدند از هر طرف از باغت اي سرو روان رفتم |
سرو
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند |
چمن
در چمن باد بهاري ز کنار گل و سرو به هواداري آن عارض و قامت برخاست |
باد بهار گلبن عيش میدمد ساقی گلعذار کو باد بهار میوزد باده خوشگوار کو هر گل نو ز گلرخی ياد همیکند ولی گوش سخن شنو کجا ديده اعتبار کو مجلس بزم عيش را غاليه مراد نيست ای دم صبح خوش نفس نافه زلف يار کو |
بهار
آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم |
بستان
خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ وان جا به نيک نامي پيراهني دريدن |
نيک نامی دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک جامهای در نيک نامی نيز میبايد دريد |
دامن
ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم که بر خاکم روان گردي به گرد دامنت گردم |
خاک مائيم و می و مطرب و اين کنج خراب جان و دل و جام و جامه در رهن شراب فارغ ز امید رحمت و بيم عذاب آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب |
اتش
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع اتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت اتش دل کی به اب دیده بنشانم چو شمع |
مشهور
تا شد به عشق روي تو مشهور نام من اندر زمانه فارغم از شهرت و خمول |
زمانه زمانه هيچ نبخشد که بازنستاند مجو ز سفله مروت که شيئه لا شیئ نوشتهاند بر ايوان جنه الماوی که هر که عشوهء دنیا خريد وای به وی |
ايوان
هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان ايوان مدائن را ايينه ي عبرت دان |
عبرت بسي نمود اگر جانت روشن است
آيينهي مکدر عبرت نماي خاک |
خاک خاک کويت زحمت ما برنتابد بيش از اين لطفها کردی بتا تخفيف زحمت میکنم زلف دلبر دام راه و غمزهاش تير بلاست ياد دار ای دل که چندينت نصيحت میکنم |
زلف
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست |
يار خندان لب نباشي سرو سندان دل مباش
مرد دندان مزد نبوي درد دندان کن مباش |
مرد ، درد مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بی دردی علاجش آتش است |
آن که درد همه کس رابه تو فرمود علاج
ساخت پيش از همه ما را به علاجت محتاج |
محتاج به مشک چين و چگل نيست بوی گل محتاج که نافههاش ز بند قبای خويشتن است مرو به خانهء ارباب بیمروت دهر که گنج عافيتت در سرای خويشتن است |
با دل خون شده چون نافه خوشش بايد بود
هر که مشهور جهان گشت به مشکين نفسي |
نفس آن نفس باخته غواص جگرسوختهام که بجز آبلهء دل ، گهری نیست مرا روزگاری است که با ریگ روان همسفرم میروم راه و ، ز ِ منزل خبری نیست مرا گر چه چون سرو تماشاگه اهل نظرم از جهان جز گرهِ دل ثمری نیست مرا |
غواص بحر عشقم، بر ساحل تمني
چندين صدف گشادم، هم گوهري ندارم |
گوهر گوهر پاک ببايد که شود قابل فيض ور نه هر سنگ و گلی لولو و مرجان نشود عشق میورزم و اميد که اين فن شريف چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود |
مشاعره واژه ای
مرجان |
چو عاشق ميشدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که اين دريا چه موج خون فشان دارد |
موج بر خاطر موج است گران ، دیدن ساحل یارب تو نگه دار ز منزل سفرم را ... |
دریا
دریا نشستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدار اشنا را |
آن روز کاشنا شد با من به دلنوازي
گفتم که: زود گردد بيگانه آشنايي |
دلنواز در چشم پاکبازان ، آن دلنواز پیداست آیینه صاف چون شد ، آیینه ساز پیداست غیر از خدا که هرگز ، در فکر او نبودی هر چیز از تو گم شد ، وقت نماز پیداست |
خدا
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا |
اکنون ساعت 10:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)