باده درده چند از اين باد غرور
خاک بر سر نفس نافرجام را |
ای نفس خرم باد صبا از بر یار آمدهای مرحبا |
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود |
دارم دلی شکسته ز خوبان روزگار عمرم شده سیاه همانند زلف یار |
از ديده گر سرشک چو باران چکد رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر |
باران اشکم میرود وز ابرم آتش میجهد با پختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام را |
در بيابان فقير سوخته را
شلغم پخته به كه نقره خام |
در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم
سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور |
يا رب اين کعبه مقصود تماشاگه کيست
که مغيلان طريقش گل و نسرين من است |
كيست كه از دو چشم من در تو نگاه مي كند
آينه قلب مرا همدم آه مي كند شاهد سرمدي تويي وين دل سالخورد من عشق هزار ساله را بر تو گواه مي كند |
اکنون ساعت 10:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)