پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

Saba_Baran90 02-11-2012 01:23 AM

آنا حالم بده!
بیشتر از دل شکستن، خودم شکستم!
اما طبق معمول بریم دعوا و شوخی!
حسین نبودی من با کی دعوا می کردم!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط GhaZaL.Mr (پست 249570)
کاربران در حال دیدن موضوع: 12 نفر (1 عضو و 11 مهمان) Ghazal.banoo
بفرمائید توو ! دم در بده :d

غزل اونکه Ghazal.banoo بود خودت کوشی؟
آنا چرا همتون عوض شدین؟
نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 249492)
سلام
احوالات
جای همگی خالی دیشب 30 تا مهمون داشتم خیلی سرم شلوغ بود وقت نکردم بیام
الان همه کارام تموم شده و در خدمتیم
صبا مهرگان مهبا ترنم مهدی شیرازی حسین سهراب افسانه علی و همه اونایی که از قلم افتادن ایشالا خوب و خوش باشن
این یک روزی که نبودم دلم براتون خیلی تنگ شده بود :53:


شکوفه جون آنا مهمون داری سخته!
ما وقتی مهمون داریم، مامانم غذا رو درست می کنه دیگه بقیه اش منم!
خواهر هم ندارم!
سالاد هم تخصص خودمه!
ظرفای شام هم مال منه!
البته همراه با کنسرت! من کاری به سختی ظرف شستن رو بدون موسیقی انجام نمی دم!
:d
اگه مهمونا بشورن که هیچ، وگرنه من تا دو روز بعد از مهمونی میرم رو استندبای!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط MAHDI (پست 249462)
خودمم دیگه نیستم
میبینید مهمانم
فعاليت هاي در حال انجام در انجمن
کاربران حاضر در انجمن: 290 (تعداد 0 عضو و 290 مهمان)

آقا مهدی خداد صلوات!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
دو دیقه نبودی این شد ، اگه دو روز نیای چی میشه ه ه !! {داش مشتی}

(قابل توجه خاله رزی: کل کل! )
نه که من نیام نسیم می ذاره اصلا نبودم معلوم باشه!:20:
من دو روز نیام کلا به نفع نسیم می شه!
اصلا همون که گفتم زنگ می زنم بیاد ببردت!:20:
(وای خدا جون عجب بازیگری ام! نیگا چه خوشگل دیالوگ درام از خودم درآوردم!:d:41:)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
شماره دادم مواقع اظطراری که با کبریت میای تو پی سی زنگ بزنی آتش نشانی ، وگرنه میترسم خدای نکرده سایت هم مثل تخت جمشید بسوزه :21:

آنا حسین جون الآن مهمونی بودم!
یه جورایی دلم سوخته!
اما بازم شادم! شکر! یه چیزای خوبی هم پیدا کردم!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
به قول خودت آنا تقصیر مه چیه رفتم از دختر کبریت فروش کبریت بخرم میبینم به به دیگه خبری از کبریت نیس که انواع فندک مدرنیزه گذاشته بود برا فروش . ولی طفلی دلم واسش سوخت باز هم تو این سرما کسی ازش نمیخرید _:2:

باید مردونگی به خرج می دادی ازش می خریدی!
اینقدر بغضم گرفته که به همین دو خط پستت هم داره اشکم در میاد!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
من تاپیک خارجکیها فقط ماهی یه دفعه میام ، اونم زمانیه که حقوقمو بگیرم پس تا اول برج آینده دیگه نمیتونم بیام . :d

نه که نسیم می ذاره آثار منو بخری!
سلیقه که نداره!(خاله جونم پیشرفت کردم! متلک دوجانبه بود!:d)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
آی گفتی خاله رزیتا اینقدر کل کل کردیم نسیم هم قهر کرده . حالا رفته دوپینگ کرده شده طوفان ، اثراتش هم پیداست دیگه دارم پستهای طولانی میزنم . dl:

برای ما که هنوز نسیم هم حساب نمیشه!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
آقا من توی تاپیک خارجکیها خوندم سن من رو از سال 1971 حساب کردن ، نا امید شدم ، یعنی اینقدر پیر شدم ؟!:mad:
محمد هم برا جشن تولدم عکسای دهه 70 رو گذاشته بود .
نتیجه = باید به آدمین نامه بدم اون 1971 رو برداره به جاش 1983 بذاره .:d

آنا چرا از اول 1971 بود؟
:confused:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
پس من کو ؟ !{قاط}

به قول خواهر زادم که 5/2 سالشه میگه : دیده دوست ندالم . :24:

من چه می دونم تو کو؟
خودت بگو کجا بودی؟
آنا یعنی چی من خواهرزاده دار نمیشم بقیه دارن؟{قاط}

Saba_Baran90 02-11-2012 01:39 AM

آنا این تاپیک انگلیسیه نبود من غمباد می گرفتم!
غزل خیر ببینی!
شده دفتر ژورنال شخصی من!
حالی میده خدایی!
وقتی می نویسم اصلا انگار دارم تو دفتر شخصی خودم می نویسم و به همین خاطر دوسش دارم!

hossein 02-11-2012 02:09 AM

بچه ها پی سی سیتی تِمِش عوض شد شما هم همینو میبینید ؟

bigbang 02-11-2012 11:37 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Ali.p80 (پست 249468)
سلام:)

ناز...ناز،ناراحت نباش ما ،هم دوست داریم هم حواتو داریم...:53::53::53:

مرسی از شما علی آقا دستت درد کنه منم دوست دارم :53:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 249475)
شما که خوبی شک ندارم!:)
آقا ممد شما کلا فوری باور میکنی که مردم واقعا از دستت ناراحت شدن
درحالیکه اینطور نیست
هرکی اخلاقای خودشو داره و ما هم می فهمیم
هیچکی کامل نیست که حق داشته باشه دیگران در برابرش کامل باشن
منتها ما می دونیم قهر کنیم بحث به نفع خودمون تموم میشه!:d
شما خودزنی کنی دیکتاتوری به نفع ما پیش میاد:d
من میگم هیچکی خودزنی نکنه، هیشکی هم مردمو نزنه!
حل میشه!
اون موقع که سلاح پخش میکردن، مشت و بقیه اش به شما رسید ما هم قهر رو برداشتیم!:d


شلدون خیلی الگوی خوبیه!
کاملا پاک پاک! مخ مخ!
شما ایناشو داری فقط! آخه اون شلدون هیچوقت دلش نمی خواست از سقف آویزون شه!
برو در خونه پنی اینا!:d



خوب تو هم می رفتی!

آخه پسردایی میای شروع کنی مثلا اون احساسات جفنگو بذاری کنار و به خودت بقبولونی (کلمه رو نگا!)همه چی آرومه: یهو یکی با مشت می زنه تو برجکت!{قاط}
عین الآن من!{قاط}

بهه! شلدون باشی بازی نکنی!
واقعا که!
اگه بهش نگفتم!
من یکی که خسته ام! دوس دارم زمان وایسه یکم استراحت کنم!
اصلا نمی دونم می خوام چیکار کنم!
نه به مردم اسمس می دمف نه جواب کسی رو می دم، نه دلم تنگ میشه، نه به چیزی اهمیت می دم شدم نوترون!
گیج و منگم! یه چیزایی به ذهنم می رسه، بعد بیخیالش می شم، بعد دنبال برنامه برا آینده ام میگردم یه عالمه راه به ذهنم می رسه که هرکدومشون از یه طرف لنگ می زنن، بعد اونم بیخیال میشم!
خلاصه روزام اساسا به بطالت می گذره!
بدیش اینکه دیگه نمی دونم چی درسته چی غلط!

معلومه عشق دعوام خاله رزی؟
نه خاله جون اینجا کلا یخ کرده، با دعوا آتیشش زیاد میشه! برای دعوا هم کی و چی بهتر از نسیم و غزل و حسین و ... میگم ممد جون شما هم بیا دعوا پسرداییمم دعوت می کنیم، حوصله جمع جا بیاد کلا!
اگه حسین آقا واقعا متولد 1971 باشه یعنی من دارم بایکی دعوا می کنم که 18 سال از خودم بزرگتره! و این یعین باید برم دارالتادیب!البته فکر کنم دارالتادیب پسرونه اس!:d حالا هرچی!
از این به بعد با آقا ممد دعوا میکنم!:d

حسین که شک نداشته باش متولد 1971 هست (تقصیر خودته منو پیش همه ضایع کردی :d) بعد صبا خانوم من چجوری پاشم برم مسافرت خانوما چیکار کنم اونجا خرس گنده ! در مورد پاک بودن نه بابا ما اونقدرها پاک پاک نیستیم زمینه خلاف داشتیم منتها عرضه شو نداشتیم :d نمونه اش یکبار رفتم سیگار بابام رو از تو جیبش برداشتم رفتم پیلوت خونمون آتیشش کردم هی توش فوت کردم دیدم هیچ اتفاقی نمی افته اصلاً کلاً دیگه بیخیالش شدم آخه یکی نبود بگه احمق این همه فوت کردی یکبار با دهنت نفس میکشیدی خلاصه نشد دیگه !
نوترون ذره خیلی مهمی هست میدونستین عامل انفجار هسته ای همین نوترون هست پس از این مواظب باشیم شما عصبانی نشی !
نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 249492)
سلام
احوالات
جای همگی خالی دیشب 30 تا مهمون داشتم خیلی سرم شلوغ بود وقت نکردم بیام
الان همه کارام تموم شده و در خدمتیم

اول همه پست هارو خوندم و دیدم هایلات همشون تنهایی محمد هست
یاد حرف پارسا افتادم که همیشه میگه من خیلی بدشانسم که تنهام آخه از این که خواهر یا برادر نداره ناراحته
کلا" تو پست های محمد هم این موضوع خیلی به چشم میاد هم این که خودش وابسته مامان باباشه هم اونا خیلی روی آقا محمد زوم کردن فک کنم یکی یدونست
نه آقا محمد؟;)

خوب مهدی جان نگفتی چرا عصبی بودی؟
ایشالا که مشکل حل شده باشه :)

رزی عزیزم خوبی؟
حالا این چیزی که با اسفناج درست کردی چطور شد؟
خوش مزه شد یا نه که ما هم درست کنیم ;)

مینا زیاد نیستی کجایی؟؟؟

صبا مهرگان مهبا ترنم مهدی شیرازی حسین سهراب افسانه علی و همه اونایی که از قلم افتادن ایشالا خوب و خوش باشن

این یک روزی که نبودم دلم براتون خیلی تنگ شده بود :53:



نه شکوفه خانوم ما دوتا بچه بودیم یک خواهر داشتم ازدواج کرد رفت بیشتر اوقات پیش ما نیست خواهرم که ازدواج کرد وقتی هم که میاد دیگه نمیتونم مثل سابق باهاش شوخی کنم میگه جلوی دامادمون بعده ، خلاصه یه طوری هست دیگه نمیشه ! ولی تک پسرم گل پسرم نیستم !
من تک پسرم خاک تو سرم هستم ! :d
خوش به حال پارسا تک فرزند هست میتونه از این سالهای زندگیش لذت ببره من تا دبیرستان مجبور بودم از وسایل خواهرم استفاده کنم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط GhaZaL.Mr (پست 249570)
ئه ! ممد من که گفتم ناراحت نشدم ازت. قهر مال اوناییه که کم میارن. دیدی که چه جواب دندون شکنی بت دادم! :d
مهم اینه که کم آوردی و اعتراف کردی! البته نه با استفاده از به قول خودت سلاح دخترونه (قهر)، بلکه با استفاده از منطق دخترونه ! http://www.qalamro.com/images/smilies/%28399%29.gif
http://www.qalamro.com/images/smilies/%28460%29.gif
http://www.qalamro.com/images/smilies/%28460%29.gifhttp://www.qalamro.com/images/smilies/%28460%29.gifhttp://www.qalamro.com/images/smilies/%28460%29.gif

_____________________
کاربران در حال دیدن موضوع: 12 نفر (1 عضو و 11 مهمان) Ghazal.banoo
بفرمائید توو ! دم در بده :d

خدا رو شکر باید فارسی میشنیدم تا باور میکردم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
اصلا حالم خوب نیست :mad:، الان دیگه فایده نداره مهدی ،در یه صورت ازت قبول میکنم که بری دشت ارژن لواشک بخری بیای .:d
دو دیقه نبودی این شد ، اگه دو روز نیای چی میشه ه ه !! {داش مشتی}
درود بر تو ای نیک مرد :53:
بیا هتل کاروانسرا ، آدرس از این دقیقتر ؟ :)
60 درجه هم تجربه کردیم مهدی جان ، یه سر برو شرکت نفت 60 که خوبه 70 رو هم تجربه میکنی :d
شماره دادم مواقع اظطراری که با کبریت میای تو پی سی زنگ بزنی آتش نشانی ، وگرنه میترسم خدای نکرده سایت هم مثل تخت جمشید بسوزه :21:
ها ای ی ی ه ه ، مهدی دیدی بالاخره اعتراف کردی ، افعال معکوس که نبید ؟
سهراب ورشکست کردم چقدر دیگه برات ریبن بیارم . {قاط}
به قول خودت آنا تقصیر مه چیه رفتم از دختر کبریت فروش کبریت بخرم میبینم به به دیگه خبری از کبریت نیس که انواع فندک مدرنیزه گذاشته بود برا فروش . ولی طفلی دلم واسش سوخت باز هم تو این سرما کسی ازش نمیخرید _:2:
من تاپیک خارجکیها فقط ماهی یه دفعه میام ، اونم زمانیه که حقوقمو بگیرم پس تا اول برج آینده دیگه نمیتونم بیام . :d
محمد جان عزیزم این همه تلویزیون داره خودشو خفه میکنه تبلیغ میکنه من هم میگم یه سیم کارت همراه اول بخر داداش . با همراه اول هیچ کس تنها نیست :21:
آی گفتی خاله رزیتا اینقدر کل کل کردیم نسیم هم قهر کرده . حالا رفته دوپینگ کرده شده طوفان ، اثراتش هم پیداست دیگه دارم پستهای طولانی میزنم . dl:
بیگی جون میبینی حرف منو این همه تبلیغات رسانه ها رو گوش ندادی نرفتی اون سیم کارت همراه اول رو بخری حالا حسابی تنها شدی . ولی اشکال نداره بیا یه مودم خوشکل از خودم بخر با مارک همراه اول به محض اینکه کانکت شدی اولین سایتی که باز کنی داخلش توضیحات کامل رو نوشته که چکار کنیم تنها نباشیم . البته باید اول بری کال آف دیوتی 5 رو تا آخرش بازی کنی :21:
مهدی جان عزیزم یه نگاه به ساعت انداختی ؟ تنها چیزی که میتونم حدس بزنم اینه که اون موقع صبح بیدارت کردن گفتن باید بری آش بگیری ؟ نههههههههه غلااااااامممممممم ؟
مهدی بنفشابی مثل اینکه نامریی شدی ، جون من بگو چیکار کردی نامریی شدی پولش هر چی باشه حساب میکنیم داداش . :d
آقا من توی تاپیک خارجکیها خوندم سن من رو از سال 1971 حساب کردن ، نا امید شدم ، یعنی اینقدر پیر شدم ؟!:mad:
محمد هم برا جشن تولدم عکسای دهه 70 رو گذاشته بود .
نتیجه = باید به آدمین نامه بدم اون 1971 رو برداره به جاش 1983 بذاره .:d
درود شکوفه جان :53:.
30 تا مهمان ؟ بیشترین چیزی که ذهن من رو الان مشغول کرده شستن ظرفها و نظافت خونه هست ، بخصوص اینکه چند تا قد و نیم قد ما بینشون باشه .
پس من کو ؟ !{قاط}
به قول خواهر زادم که 5/2 سالشه میگه : دیده دوست ندالم . :24:


کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (1 عضو و 3 مهمان) ‏hossein_1971
اون سه نفر مهمان هم زود بیان تو اعتراف کنن .

حسین من همراه اول دارم ولی نمیدونم چرا موبایلم رو همه جا جا میزارم الان باید برم خونه داییم موبایلم رو بردارم بیارم !

دانه کولانه 02-11-2012 11:43 AM

اقا ترا خدا نقل قول کردن رو یاد بگیرید کدش و چهره ی پستها رو خراب نکنید
اگر هم اشتباه میکنید خب ویرایشش کنید .

bigbang 02-11-2012 11:44 AM

و برای مهدی و سهراب عزیز چون خیلی از بیشتر بقیه دوستتون دارم جداگانه براتون پست میدم

سهراب جون من بیشتر چاکر خاتم :53:

مهدی جان من نصیحت تو رو گوش کردم و اتفاقاً جواب داد مرسی واقعاً گاهی اوقات فراموش میکنه مشکلاتم خیلی ساده با ی مشورت با دیگران حل میشه
ممنون مهدی جون :53:

مهدی 02-11-2012 11:58 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249580)
اصلا حالم خوب نیست :mad:،
درود بر تو ای نیک مرد :53:
بیا هتل کاروانسرا ، آدرس از این دقیقتر ؟ :)
60 درجه هم تجربه کردیم مهدی جان ، یه سر برو شرکت نفت 60 که خوبه 70 رو هم تجربه میکنی :d
ها ای ی ی ه ه ، مهدی دیدی بالاخره اعتراف کردی ، افعال معکوس که نبید ؟
آقا من توی تاپیک خارجکیها خوندم سن من رو از سال 1971 حساب کردن ، نا امید شدم ، یعنی اینقدر پیر شدم ؟!:mad:
درود شکوفه جان :53:.
30 تا مهمان ؟ بیشترین چیزی که ذهن من رو الان مشغول کرده شستن ظرفها و نظافت خونه هست ، بخصوص اینکه چند تا قد و نیم قد ما بینشون باشه .

به قول خواهر زادم که 5/2 سالشه میگه : دیده دوست ندالم . :24:

سلام حسین جان
اسم جدید مبارک
تو امضات میذاشتی حسین-1971 سابق تا اشتباهت نگیریم شاید میخواستیم پشت سر یک حسینی حرف بزنیم :d:d
اومدم شیراز میام هتل کاروانسرا
تجربه کردیم دمای بالای 60 درجه رو
اعتراف رو آخر همین جوابیه می جوابم
مگه متولد 1971 نیستی :d
از مهمانداری شکوفه خانوم تنها چیزی که جلب توجه کرده شستن ظرفهاست!! نکنه متاهلی :d
خب
بقول خواهر زادت هیچکدومتون رو دیده دوست ندالم


نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 249610)
سلام بر دوستان ........ ماشاالله شکوفه خانم ... چه قدرتی .. ماشاالله بزنم به تخته ... خوب حوصله ای داری ... حالا کمکی هم داشتی یا یه تنه همه کارهارو انجام دادی ...

سلام افسانه خانوم
کم پیدایید
اصفهان بارون اومد دیگه اینورا نمی آیید:d


نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 249676)
غزل اونکه Ghazal.banoo بود خودت کوشی؟
آنا چرا همتون عوض شدین؟

سالاد هم تخصص خودمه!
ظرفای شام هم مال منه!البته همراه با کنسرت! من کاری به سختی ظرف شستن رو بدون موسیقی انجام نمی دم!

(قابل توجه خاله رزی: کل کل! )
آنا یعنی چی من خواهرزاده دار نمیشم بقیه دارن؟{قاط}

به به دخترعمه سوسانو
پست های طولانی از خودت در وکنی
:d


نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 249679)
آنا این تاپیک انگلیسیه نبود من غمباد می گرفتم!
غزل خیر ببینی!
شده دفتر ژورنال شخصی من!
حالی میده خدایی!
وقتی می نویسم اصلا انگار دارم تو دفتر شخصی خودم می نویسم و به همین خاطر دوسش دارم!

خدا رو شکر این تاپیک خارجکیها هست
حالا اگه فارسی مینوشتی بد بود :d حتمن باید به زبون اون خارجکی های ... :d بنویسی

نقل قول:

نوشته اصلی توسط حسین (پست 249686)
حالا نمیشه به جای دعوا صلح کنیم !
جان من نزنگ الان دو روزه از دستش خلاص شدم اگر دوباره بیاد بیچارم میکنه

حالا مثلا حالم بده !!

چرا نمیشه
اگر بخواهید میشه در صلح و صفا جنگید :d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 249776)
نوترون ذره خیلی مهمی هست میدونستین عامل انفجار هسته ای همین نوترون هست پس از این مواظب باشیم شما عصبانی نشی !
خدا رو شکر باید فارسی میشنیدم تا باور میکردم
حسین من همراه اول دارم ولی نمیدونم چرا موبایلم رو همه جا جا میزارم الان باید برم خونه داییم موبایلم رو بردارم بیارم !

سلام محمد جان
تو از جونت سیر شدی؟
به دخترعمه سوسانو میگی نوترون! منم بیام جلوت وایسم با وانت آبیش هردومون رو زیر میگیره
راستی محمد جان این وسط پستهای نقل وقول رو پاک کن تا هم دوباره پستها رو نخونیم هم زودتر ببینیم چی نوشتی تا بجوابیم :d
من همراه دومم رو جا میزارم مگر همراه اولم رو خاموش کنم :d


مهدی 02-11-2012 12:05 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 249781)
و برای مهدی و سهراب عزیز چون خیلی از بیشتر بقیه دوستتون دارم جداگانه براتون پست میدم
مهدی جان من نصیحت تو رو گوش کردم و اتفاقاً جواب داد مرسی واقعاً گاهی اوقات فراموش میکنه مشکلاتم خیلی ساده با ی مشورت با دیگران حل میشه
ممنون مهدی جون :53:

قربانت محمد جان
از این دوران شیرین نهایت لذت رو ببر و خاطرات خوبی بیافرین تا در آینده زیاد حسرت گذشته رو نخوری
آخره ادبی فلسفی ملسفی حرف زدن بیدا :21:

امپراطور هم اینجا رو منور کردند:cool:
دوستان قول میدن بیشتر رعایت کنند





hossein 02-11-2012 12:17 PM

چه فاجعه ای رخ داد اومدم پستم رو ویرایش کنم تمام نوشته ها رو دیلت کردم :mad:

Afsaneh_roj 02-11-2012 12:23 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 249786)

سلام افسانه خانوم
کم پیدایید
اصفهان بارون اومد دیگه اینورا نمی آیید:d





سلام بر شما آقا مهدی ... بارون کجا بود برادر من به 12 ساعت هم نرسید .. :65:
با عرض معذرت از دوستان . گفتم یه کم در گیر کار مدرسه ی دخترم بودم فکر کنم یه دو سه روز بعد از تعطیلات هم کار داشته باشم انشاالله بعدش وقتم آزاده ..بیشتر میام :)


اکنون ساعت 07:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)