میبرم چون چشم خوبان دل به هر حالت که هست خواب و بیداری و مستی و خمار من یکی است بیتامل صائب از جا بر نمیدارم قدم خار و گل ز آهستگی در رهگذار من یکی است |
مستي به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستي زمام ما ترسم که صرفهاي نبرد روز بازخواست نان حلال شيخ ز آب حرام ما |
تسبيح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در اين عمل طلب از می فروش کن |
همت پیران دلیل ماست هر جا میرویم قوت پرواز چون تیره از کمان داریم ما گر چه غیر از سایه ما را نیست دیگر میوهای منت روی زمین بر باغبان داریم ما |
دادهام باز نظر را به تذروی پرواز
بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند |
شما راست نوبت بر اين خوان نشست
که ما از تنعم بشستيم دست |
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شيوه رندان بلاکش باشد |
در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد
چون بالش زر نيست بسازيم به خشتي |
طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند |
ای که طبيب خستهای روی زبان من ببين
کاين دم و دود سينهام بار دل است بر زبان |
اکنون ساعت 01:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)