وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به // د |
دست در حلقۀ آن زلف دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو و باد صبـا نتوان کرد م |
مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هر دم
جرس فرياد میدارد که بربنديد محملها // ر |
رودی که مرده از تب باران شنیده ای؟ یک مرگ را به هیئت انسان شنیده ای؟ ب |
به می سجاده رنگين کن گرت پير مغان گويد
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها // ع |
عجب صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
کسی آهوی وحشی را از این خوشتر نمیگیرد ن |
نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب
بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب فراز چرخ نیلی ناله مستانه ای دارد دل از بام فلک دیگر نمی آید فرود امشب // ت |
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز وگرنه عاشق و معشوق راز دارانند ... |
حرف یادتون رفت؟
دل زود باورم را به کرشمه ای ربودی چو نیاز ما فزون شد تو بناز خود قزودی به هم الفتی گرفتیم ولی رمیدی از ما من و دل همان که بودیم و تو آن نه ای که بودی // ر |
روزي براي مردنش آماده شد ورفت مردي كه هيچ چيز كم از مرده ها نداشت با كارد عاقبت رگ خود را بريد ومُرد مردي كه خسته بود، تهي بود، نا نداشت.. ت |
اکنون ساعت 02:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)