مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گيری و رخ بوسی می نوشی و گل بويی |
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود |
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فدای او شد و جان نيز هم |
ماهم اين هفته برون رفت و به چشمم ساليست
حال هجران تو چه دان كه چه مشكل حاليست |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست |
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از اين طرفهتر برانگيزد |
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است |
تو خود ای گوهر يک دانه کجايی آخر
کز غمت ديده مردم همه دريا باشد |
در ره نفس كزو سينه ما بتكده شد
تير آهي بگشاييم و غزايي بكنيم مدد از خاطر رندان طلب اي دل ورنه كار صعب است مبادا كه خطايي بكنيم |
میفکن بر صف رندان نظری بهتر از اين
بر در ميکده می کن گذری بهتر از اين |
اکنون ساعت 08:40 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)