قایم باشک ..!!
قایم باشک ..!!
به صد رسیده بودی چشم بسته ... گرچه قرار ما یک بازی ساده بود نیامدی بگردی ! و شاید از هزار هم گذشته بودی ... من پشت درختها زرد می شدم و دیگر خیال ِ پیدا شدن از سرم پرید ... |
لحظه ديدار نزديك است . باز من ديوانه ام، مستم . باز مي لرزد، دلم، دستم . باز گويي در جهان ديگري هستم . هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ ! هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست! آبرويم را نريزي، دل ! - اي نخورده مست - لحظه ديدار نزديك است اخوان ثالث |
به دستهایم می نگرم
و خالی ِ انگشتانم که می گوید : تو رفته ای و من بیهوده ... به انتهای یاد تو در باران خیره مانده ام ! دوباره ... تنگ می شود دلم ! |
شرمنده ام
که هنوز... از دوری ات نمرده ام !! |
ای کاش میدونستی که چقدر میمیرم برات
و تو زندگیم جات خیلی خالیه عشق من برگرد... |
حرف نمیزنم
نه اینکه حرفی برای گفتن ندارم نه... تو رفتی و دیگر حرفی باقی نمانده |
دستم را نخ بستم تا یادم بماند که
فراموشت کرده ام... |
گل به گل سنگ به سنگ این دشت یادگاران تو اند
رفته ای و اینک هر سبزه و سنگ د رتمام دشت سوگواران تو اند در دلم آرزوی آمدنت میمیرد رفته ایی و اینک اما،آیا باز برمیگردی؟ چه تمنای محالی دارم. خنده ام میگیرد! |
این روزها یا به تو می اندیشم
یا... به این می اندیشم که چرا؟ به تو می اندیشم |
خوب من!
سیب را چیدم تا بدانی... تو را میخواهم نه بهشت را!!! |
اکنون ساعت 11:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)