غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عندليب شيدا را |
گل اگر خشک شود شاخه اش می ماند
دوست اگر دور شود خاطره اش می ماند |
دلا طمع مبر از لطف بینهايت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست |
دل از دست جدایی میکشد آهی و میگوید
که تنهایی عجب دردی ست داد از دست تنهایی |
سينه مالامال درد است ای دريغا مرهمی
دل ز تنهايی به جان آمد خدا را همدمی |
هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز |
اي دريغا كه كان نفرين را از طمع چند آفرين گفتم از خري بود آن نبد ز خرد كه خر ماده را تكين گفتم |
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد |
چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند
بيمار که ديدهست بدين سخت کمانی |
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا
ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم |
اکنون ساعت 01:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)