در میخــانه بروی همـه باز است هنوز
سینۀ سوخته در سوز و گداز است هنوز |
ز چشمم لعل رماني چو ميخندند ميبارند ز رويم راز پنهاني چو ميبينند ميخوانـند |
دهان تنگِ شیرینش مگر مُلکِ سلیمان است
که نقش خاتم ِ لعلـش جهان زیر نگین دارد |
در عشق تو از ملالتم تنگی نیست
با بی خبران در این سخن جنگی نیست |
تـا بــال و پـرم بـود ز دامـم نـرهـاندی
امروز رهاندی که مرا بال و پری نیست |
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود |
دوش مرغي به صبح مي ناليد
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش |
شمشير کشيدي و بخونم ننشاندي
افسوس که آغاز تو انجام ندارد! |
دلبر که جان فرسود ازو کام دلم نگشود ازو
نومید نتوان بود ازو باشد که دلداری کند |
دانی که دلم چه از خدا میخواهد
بی پرده بگویمت تو را میخواهد |
اکنون ساعت 04:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)