rha گرامی 273 در پاسخ پایین از این بیت استفاده کرده بود
نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست شادی روی کسی خور که صفايی دارد |
ز آفتاب هجر مغز استخوانم گو بريز
در چراغ مرده اين روغن همان نگيرم نبود |
درآ که در دل خسته توان درآيد باز
بيا که در تن مرده روان درآيد باز |
بیا، کاین دل سر هجران ندارد
بجز وصلت دگر درمان ندارد به وصل خود دلم را شاد گردان که خسته طاقت هجران ندارد |
تو دستگير شو اي خضر پي خجسته كه من
پياده مي روم وهمرهان سوارانند |
تو از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی از این جهان به جهان دگر شدم |
که عشق من اي خواجه بر خوي اوست
نه بر قد و بالاي نيکوي اوست |
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد حمال زمانه رخت از خانهٔ عمر |
خوشا در ساحلی امن که یارت در برت باشد
دستش در بین دستانت هوایش در سرت باشد |
دلا، بر من همین باشد که جان در راه او بازم
اگر آن ماه ننماید مرا رخسار چتوان کرد؟ |
اکنون ساعت 03:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)