من همان روز زفرهاد طمع ببریدم
که عنان دل شیدا بلب شیرین داد |
دفتر عشق که سر خط همه شوق است وامید
آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس |
سرشکم آمد و عيبم بگفت روي به روي
شکايت از که کنم خانگيست غمازم |
منم آن نخل خزان دیده کز اسباب جهان
هیچ در بار به جز برگ سفر نیست مرا |
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خا را |
از جوانی داغها بر سینهٔ ما مانده است
نقش پایی چند ازان طاوس بر جا مانده است |
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگ تر گردد کمند |
درد من عشق تو و بستر من ، بستر مرگ
جز تـوأم هـیچ طبیبی و پـرستـاری نیست |
دهان بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار |
روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم
که پریشانی آن سلسله را آخر نیست |
اکنون ساعت 08:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)