تینا جون این شعر چیه که ساختی؟ قافیه شو که باختی
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر بدین ترانه غم از دل بدر توانی کرد ن |
نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم
مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست //م |
مرا عشقت چنان آزار کرده/ که از وصلت مرا بیزار کرده **** عیادت کی کنی بیمار خود را/مرا این آرزو بیمار کرده ش |
شاه را به بود از طاعات صد ساله وزهد
قدر یکساعته عمری که در او داد کند //ز |
ز من بنیو ش و دل در شاهدی بند که حسنش بسته ی زیور نباشد ن |
نمی بیند سرم چون شمع ، شبها روی بالین را به چشم دیگران پیوسته بینم خواب شیرین را ت |
تو همچون سبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که همی سپرم م |
ما دشمن آه و آوخ و افسوسیم با شوق ، لبان مرگ را می بوسیم دریا دریا اگر ز ما برگیرند کم می نشویم از آنکه اقیانوسیم ر |
روزها فک من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ب |
با این همه قول و غزل،با این همه شنگی و شیدایی
من دوست دارم بلبل لب بسته ای در محضرت باشم؟ //ظ |
اکنون ساعت 07:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)