الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها |
آن طره که هر جعدش صد نافه چين ارزد
خوش بودی اگر بودی بوييش ز خوش خويی |
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم |
مبتلايی به غم محنت و اندوه فراق
ای دل اين ناله و افغان تو بی چيزی نيست |
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت |
تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من
سالها شد که منم بر در میخانه مقیم |
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت |
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای
سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای |
يار اگر ننشست با ما نيست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدايی عار داشت |
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست |
اکنون ساعت 08:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)