هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را |
این گل ز بر همنفسی میآید
شادی به دلم از او بسی میآید |
در میخانه بستهاند دگر
افتتح یا مفتح الابواب |
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشايد
ز تاب جعد مشکينش چه خون افتاد در دلها |
این چنین موسمی عجب باشد
که ببندند میکده به شتاب |
برقی از منزل ليلی بدرخشيد سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد |
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست |
تيغی که آسمانش از فيض خود دهد آب
تنها جهان بگيرد بی منت سپاهی |
یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعرههای قلقلش اندر گلو ببست |
تو دم فقر ندانی زدن از دست مده
مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی |
اکنون ساعت 11:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)