حُـسن توهمـیشه در فزون باد
رویت همه ساله لاله گون باد ت |
تا عهد تو بربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها // س |
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد ل |
لیکن رخ زرد او گواهست
و اشکی که غمش نهان ندارد ش |
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت // ی |
يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پر گشوديم در آن خلوت دلخواسته گشتيم م بديد |
یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهرا طریقت گذر نکرد //ر |
راهي بزن کـه آهي بر ساز آن توان زد شـعري بخوان که با او رطل گران توان زد شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست گر راه زن تو باشي صد کاروان توان زد د |
دل میرود زدستم صاحبدلاان خدا را
دردا که ر از پنهان خواهد شد آشکارا /ع |
عاشق و رند و نظر بازم و می گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر اراسته ام ت |
اکنون ساعت 01:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)