|
. . . به این می گن عشق كه واسش جون بدی ! |
دَر مـــــن
کـــوچـه هـایـی اســت کـه بـا تـــــو سَـــفـر هـایـی اســت کـه بـا تـــــو روزهــایـی اســت کـه بـا تـــــو شَـــب هـایـی اســت کـه بـا تـــــو عـــاشـقـانـه هـایـی اســت کـه بـا تـــــو . . . نَــگـشـتـه ام نَــرفـتـه ام سَـــر نــکـرده ام آرام نــیـافـتـه ام نـَـگـفـتـه ام . . . مــی بـیـنـی چـــقـدر بـا تـــــو کـار دارم؟؟؟ زودتـــر بـیــــا /. |
خسته ام میفهمید؟! |
کسی نیست مرادریابد...
چه کسی میفهمد؟ دردلم رازی هست؟ میسپارم آن را به خیال وشب وتنهایی خود به کدامین انسان؟ به کدامین مخلوق؟ توبگو هست کسی؟ تاکه مرا دریابد؟ چه طنین انگیزاست تق تق پای خیالم که به دیباچه ی فردا، به خدا میراند وچه زیباست نیازمن وناز دل بی تاب من وخاطره ای پراحساس ولی افسوس که در راه دلم گم گشته توبه من میخندی ومن ازخنده ی تو میفهمم که کسی نیست مرا دریابد |
تنها ، بی همزبان ، خسته و یک سکوت بی پایان
در آغوش تنهایی ، آرام اما از درون نا آرام میخوانم همراه با سکوت ترانه دلتنگی را… میدانم که کسی صدای مرا نمیشنود ، اما چاره نیست باید سکوت این لحظه ها را با فریادی بی صدا شکست . همدلی نیست اینجا که با دل همنشین شود ، همدردی نیست که با قلبم همدرد شود ، همنفسی نیست که به عشقش نفس بکشم. سکوت ، سکوتی در اعماق یک قلب بی طاقت ، مثل این دلشکسته که به امید طلوعی دوباره ، امشب را تا سحر بیدار نشسته . دیگر صدای تیک تیک ساعت نیز بیصداست ، زمان همچنان میگذرد اما خیلی کند! انگار عاشق این لحظه هاست ، با ما نامهربان است ، دوست دارد لحظه های تنهایی را. خواستم همزبانم دل تنهایم باشد ، انگار که این دل نیز در حسرت روزهای عاشقیست! و تنها سکوت در فضای دلگیر خانه ، حس میکنم بیشتر از هر زمان بی کسی را . قطره ای اشک در چشمانم حلقه زد ، بغض گلویم شکست ، و اینبار چند لحظه ای سکوت با صدای گریه هایم شکست. اشکهایم تمام شد ، دوباره آرام شدم ، سکوت آمد و دوباره آن لحظه ی تلخ تکرار شد. |
مترسك انقدر دست هايت را باز نكن..... http://www.3noqte.com/main/images/st...arsak.jpg1.jpgكسي تو را در آغوش نميگيرد.... ايستادگي هميشه تنهايي دارد |
به روزها دل مبند ، روزها به فصل که میرسند ، رنگ عوض میکنند
با شب بمان ، شب گرچه تاریک است ، لیکن همیشه یک رنگ است |
یک نفر کنار جاده..............توی دلواپسی مونده مثل من تنها و خسته...........در غم بیکسی مونده تو کویر ناتوانی................ یک نفر پا نمیذاره دل من به راه هجران......... روز و شب در انتظاره توی دشت زندگانی...........بسکه بی آبی زیاده گل باغ آرزو را..................باغبان آبش نداده از نوای بی نوایی........... تار دل ز هم گسسته سنگ فقر و ناتوانی.......شیشه دلها شکسته
|
یك...
دو.... سه.... چندین و چند ...هر چقدر می شمارم خوابم نمی برد من این ستاره های خیالی را كه از سقف اتاقم تا بینهایت خاطرات تو جاری است .... یادش بخیر وقتی بودی نیازی به شمردن ستاره ها نبود اصلا یادم نیست ستاره ای بود یا نبود هر چه بود شیرین بود حتی بی خوابی بدون شمردن ستاره ها. |
اکنون ساعت 10:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)