تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو |
و سر انگشتی به روی شیشه های مات
بار دیگر می نویسد خانه ام ابری است |
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد |
در تنگنای سینه ی حسرت کشیده ام
گهواره ی بصیرت مردان نهفته است |
توئی در دیدهام چون نور و محرومم ز دیدارت نمیدانم ز نزدیکی کنم فریاد ، یا دوری ز حرف حق دراین ایام ِ باطل بوی خون آید عروج دار دارد نشئهء صهبای منصوری |
ياران موافق همه از دست شدند
در پاي اجل يكان يكان پست شدند خورديم ز يك شراب در مجلس عمر دوری دو سه پيش تر ز ما مست شدند خیام... (شجریان در روز مرگ عبادی) |
در جهان آگهی خضری دچار من نشد میروم از خود برون ، شاید که پیش آید کسی نیست غیر از گوشهی دل در جهان آب و گل گوشهء امنی که یک ساعت بیاساید کسی |
ياد تو با با خبر نامه بر به خير
گر عمر بود ديدن رويت بهشت ماست |
مشاعره سنتی
تا پا به سرم کوبی
با ناله مستانه بدبخت من شاعر خوشبخت توی دیوانه (کارو) |
اکنون ساعت 03:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)