اي بادهاي خوش نفس عشاق را فرياد رس اي پاكتر از جان و جا آخر كجا بودي كجا |
چه بودت که ببريدي از جان اميد
بلرزيدي از باد هيبت چو بيد؟ |
ز شمس الدين تبريزي دلا اين حرف مي بيزي به اميدي كه باز آيد از آن خوش شاه شاهيني |
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه |
در مدرسه عشق اگر قال بود
كي فرق ميان قال با حال بود |
ای عشق مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعه ی تشنه به باران برسیم |
روز باران بگلشنت جمع شويم
شيرين باشند روز باران باران |
باز باران با ترانه
با گوهرهای فراوان بقیش یادم رفته:p |
نقل قول:
باز باران، با ترانه، با گهر های فراوان می خورد بر بام خانه. من به پشت شیشه تنها ایستاده در گذرها، رودها راه اوفتاده. شاد و خرم یک دو سه گنجشک پر گو، باز هر دم می پرند، این سو و آن سو می خورد بر شیشه و در مشت و سیلی، آسمان امروز دیگر نیست نیلی. زاهد بودم ترانه گويم كردي سرفتنه بزم و باده خويم كردي |
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود |
اکنون ساعت 10:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)