در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت |
تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که میرويی |
یار من باش که زیب فلک و زینت دهر
از مه روی تو و اشک چو پروین من است |
تيغی که آسمانش از فيض خود دهد آب
تنها جهان بگيرد بی منت سپاهی |
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم |
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی |
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است |
تير آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهيز کن از تير ما |
احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست
در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت |
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا میفرستمت |
اکنون ساعت 06:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)