وه که گر بر سر کوی تو شبی روز کنم
غلغل اندر ملکوت افتد از آه سحرم |
ماه خورشید نمایش ز پس پرده زلف
آفتابیست که در پیش سحابی دارد |
در میخــانه بروی همـه باز است هنوز
سینۀ سوخته در سوز و گداز است هنوز |
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد |
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود |
در مقامی که به یاد لب او می نوشند
سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش |
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود ببین که جام زجاجی چه طرفهاش بشکست |
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن داد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین منست... |
تا که یک روز تو رسیدی تو قلبم پاگذاشتی قصه های عاشقیرو تو وجودم جاگذاشتی |
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
کز غمش عجیب بینم حال پیر کنعانی |
اکنون ساعت 06:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)