اي پرده برفكنده تا مرده گشته زنده وز نور رويت آمد عهد الست يادم |
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا |
منم خراب خرابات و مست طاعت حق درون شهر معظم ز نيك و بي باشد |
در خرابات مغان نور خدا مي بينم
اين عجب بين كه چه نوري زكجا مي بينم |
زاهد ايمن مشو از بازی غيرت زنهار
که ره از صومعه تا دير مغان اين همه نيست |
در خرمن صد عاقل زاهد زند آتش
اين داغ كه ما بر دل ديوانه نهاديم |
عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست |
مـن زمــــزمه عـــودم، تو زمــزمـه پردازی
من سلسله موجم، تو سلسلــه جنبانی از آتش ســــــودایت دارم مـــن و دارد دل داغي که نمیبینی، دردی که نمیدانی |
شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع است
دست طرب از دامن اين زمزمه مگسل |
کوزه بودش آب مینامد بدست
آب را چون یافت خود کوزه شکست |
اکنون ساعت 01:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)