من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود |
به شكنج زلف تو هر شكن گرهي فتاده به كار من
به گره گشايي زلف خود كه ز كار من گرهي گشا |
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس |
دارم من از فراغش در ديده صد علامت
ليست دموع عيني هذا لنا العلامه |
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی نداونید و سلامی نفرستاد |
اي شاه تويي شاه جهان گذران را
ايزد به تو دادست زمين را و زمان را بردار تو از روي زمين قيصر و خان را يك شاه بسنده بود اين مايه جهان را باملك چكار است فلان را و فلان را خرس از در گلشن نه و خوك از در گزار... |
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد |
حافظ دين بوالحسن بحر مكارم علي
كابخور جان ماست چشمه احسان او |
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها |
از بهر صدر خواستمی اصفهان کنون
چون صدر غایب است چه کرمان چه اصفهان |
اکنون ساعت 01:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)