دي گله اي ز طره اش كردم و از سر فسوس
گفت كه اين سياه كج گوش به ما نمي كند |
در سینه دلش ز نازکی بتوان دید
مانندهٔ سنگ خاره در آب زلال |
لب لعل و خط مشكين چو آنش هست و اينش هست
بنازم دلبر خود را كه حسنش آن و اين دارد |
در باغ چو شد باد صبا دایهٔ گل
بربست مشاطهوار پیرایهٔ گل |
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سينههای کباب |
باز أي و دل تنك مرا مونس جان باش
وين سوخته را محرم اسرار نهان باش{پپوله} |
شب صحبت غنيمت دان که بعد از روزگار ما
بسي گردش كند گردون بسي ليل و نهار آرد |
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد |
در ميخانه ببستند خدايا مپسند
که در خانه تزوير و ريا بگشايند |
در سنبلش آویختم از روی نیاز
گفتم من سودازده را کار بساز |
اکنون ساعت 03:34 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)